صفحه ۴۳۸

تلاوت می‎فرمود، با همه وجود در راه خدا تلاش می‎کرد و در کارها همواره به سوی او متمایل بود، حجابها او را از مردم نمی پوشانید و اموال را از مردم احتکار نمی کرد، چاپلوسی او را به سازش نمی کشانید و با جفاکاری مردم به خشونت نمی گرائید، و اگر او را می‎دیدی که چگونه در محراب عبادت آنگاه که شب پرده های خویش افکنده و ستارگانش را پراکنده بود محاسن خویش را در دست گرفته و همچون مارگزیده به خود می‎پیچید و چون فرزند از کف دادگان گریه می‎کرد و می‎فرمود: ای دنیا آیا مرا هدف گرفته ای یا به من متمایل گشته ای ؟ هرگز هرگز، من به تو نیازی ندارم، من ترا برای همیشه طلاق دادم و دیگر بازگشتی به تو ندارم؛ آنگاه می‎فرمود: واه واه از دوری سفر و کمی توشه و ناهمواری راه.

در این هنگام معاویه گریست و گفت: بس است ای ضرار، آری به خدا سوگند این گونه بود علی، خداوند ابوالحسن را رحمت کند."یا دنیا، ألی تعرضت أم الی تشوقت ؟ هیهات هیهات، لا حاجة لی فیک أبنتک ثلاثا لارجعة لی علیک . ثم یقول: واه واه لبعد السفر، و قلة الزاد، و خشونة الطریق. (امالی 371/ (چاپ دیگر 499/)، مجلس 91، حدیث 2)

این روایت به نقل از وی در بحار نیز آمده است.بحارالانوار ‏14/41، تاریخ امیرالمؤمنین (ع)، باب 101، حدیث 6 مرحوم مجلسی در توضیح این روایت می‎نویسد: "بدور" جمع "بدرة"

25- در نهج البلاغه نیز آمده: نقل شده است که ضرار بن حمزه [ضمره ] ضبائی بر معاویه وارد شد، معاویه از او خواست که حالات امیرالمؤمنین علی (ع) را برای او شرح دهد، ضرار در پاسخ گفت: گواهی می‎دهم که او را در بعضی از مواقف عبادتش دیدم، به هنگامی که شب پرده تاریکی خود را فرو افکنده بود او در

ناوبری کتاب