صفحه ۴۳۰

در شرح ابن ابی الحدید معتزلی بر نهج البلاغه آمده است:

"آنچه برای من از بزرگان روایت شده است و به خط عبدالله بن احمد بن خشاب (ره) دیده ام این است که: به پیشانی ربیع بن زیاد حارثی تیری اصابت کرده بود که هر سال چرک می‎کرد، آن حضرت به دیدار او آمد. ربیع گفت: ای امیرمؤمنان، آیا از برادرم عاصم بن زیاد شکایت نکنم ؟ حضرت فرمود: چه کرده ؟ گفت: لباسی خشن پوشیده و لباسهای زیبای خود را کنار گذشته و خانواده و فرزندان خود را اندوهگین ساخته و... تا آخر داستان را نظیر آنچه در کافی آمده ذکر کرده، آنگاه اضافه نموده که: "ربیع بن زیاد" همان کسی است که برخی از مناطق خراسان را فتح نمود... و اما "علاء بن زیاد" که سید رضی - رحمه الله - آورده من او را نمی شناسم، شاید دیگران او را بشناسند."شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ‏35/11_37

18- در نهج السعاده، مستدرک نهج البلاغه، از سبط ابن جوزی به سند خود از احنف بن قیس آمده است که گفت:

"شبی به هنگام افطار بر امیرالمؤمنین (ع) وارد شدم. به من فرمود: بلند شو و با حسن و حسین شام بخور. آنگاه خود مشغول نماز شد، چون نمازش تمام

ناوبری کتاب