این باعث جلوگیری از هرج و مرج و یک نوع امر به معروف و نهی از منکر است. بر مردم نیز واجب است که در این ارتباط به فقها مراجعه کنند؛ زیرا این از حوادث واقعه است که مردم مأمور به مراجعه در آن به روات احادیث ائمه معصومین (ع) میباشند.
ولی باید گفت: مقتضای این سخن [که تصدی فقیه نسبت به موضوع هلال از باب امور حسبیه است ] این است که در صورت نبودن فقیه، عدول مؤمنین هم بتوانند این مسئولیت را به عهده بگیرند و حکمشان نافذ باشد، و ظاهرا هیچ کس قائل به چنین نظریه ای نشده است. و این نکته ای است شایان دقت.
فرع دوم: [معنی و مفهوم حکم ]
"حکم" عبارت از انشای الزام به چیزی یا ثبوت امری است و متعین نیست که الزاما با لفظ "حکمت = حکم میکنم" یا غیر آن از مشتقات این ماده و آنچه هم معنای آن است باشد، بلکه همین اندازه کافی است که حاکم اسلامی بگوید: "امروز از رمضان یا شوال است"، یا بگوید: "روزه امروز یا افطار امروز بر شما واجب است" و جملات و کلماتی نظیر اینها که با حمل شایع [بیان مصداق وجودی و خارجی ] حکم باشد، پس آنچه لازم است واقع حکم است نه الفاظ و مفاهیم آن. و اگر بگوید: "ثبت عندی = نزد من ثابت شده" در کفایت آن اشکال است؛ زیرا ظاهر این جمله خبر است نه انشاء، چنانچه پوشیده نیست.
فرع سوم: [آیا حکم حاکم طریقیت دارد یا موضوعیت ؟]
حکم حاکم در مورد هلال و در سایر موضوعات در صورت قائل شدن به آن به