صفحه ۴۲۵

13 - در بحار از کتاب غیبت نعمانی، به سند خود از مفضل آمده است که گفت: در طواف مکه در کنار امام صادق (ع) بودم، آن حضرت نگاهی به من کرد و فرمود: ای مفضل، چرا ترا ناراحت و رنگ پریده می‎بینم ؟! گفت: به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم، من به بنی عباس و آنچه در دست آنان از ملک و سلطنت و جبروت است نگاه کردم، با خود گفتم: اگر اینها در دست شما بود ما با شما در آن سهیم بودیم، حضرت فرمود:

"ای مفضل، اگر این گونه بود ما جز بیداری شب و تلاش گسترده روز و خوردن غذای خشک و پوشیدن لباس خشن وظیفه ای نداشتیم؛ همان گونه که امیرالمؤمنین (ع) عمل می‎نمود؛ والا جایگاه ما در آتش بود؛ ولی اینها از ما گرفته شد، و ما امروز می‎خوریم و می‎آشامیم. و تو آیا تاکنون ستمی را که خداوند آن را این گونه تبدیل به نعمت کرده باشد دیده ای ؟!"عن المفضل، قال: کنت عند أبی عبدالله (ع) بالطواف، فنظر الی و قال لی: یا مفضل، مالی أراک مهموما متغیر اللون ؟ قال: فقلت له: جعلت فداک نظری الی بنی العباس و ما فی أیدیهم من هذا الملک و السلطان و الجبروت، فلوکان ذلک لکم لکنافیه معکم، فقال: "یا مفضل، أما لوکان ذلک لم یکن الا سیاسة اللیل و سیاحة النهار و أکل الجشب و لبس الخشن، شبه أمیرالمؤمنین، والا فالنار، فزوی ذلک عنا فصرنا ناءکل و نشرب. و هل رأیت ظلامة جعلها الله نعمة مثل هذا؟ (بحارالانوار ‏359/52، تاریخ الامام الثانی عشر(ع)، باب 27، حدیث 127)

ناوبری کتاب