صفحه ۴۱۰

مختلف جامعه می‎باشند مگر اینکه مانع خاص یا شرایط ویژه ای باشد که افراد یا طبقات بخصوص نتوانند با حاکم اسلامی ملاقات نمایند، چنان چه از برخی روایات هم این معنی استفاده می‎شود.

در پایان این فصل بجاست دو سخن در این زمینه از خلیفه دوم یادآور شوم:

1- در مصنف عبدالرزاق صنعانی، از معمر و او از عاصم بن ابی النجود نقل می‎کند که گفت:

"عمر بن خطاب هنگامی که کارگزاران خویش را می‎فرستاد با آنان شرط می‎کرد که سوار یابو نشوید و غذای گران قیمت نخورید ولباس لطیف نپوشید، و درهای خویش را به روی نیازهای مردم نبندید. که اگر یکی از این کارها را انجام دهید مستوجب مجازات می‎باشید. آنگاه آنان را مشایعت می‎کرد و هنگامی که می‎خواست خداحافظی کند می‎گفت: من شما را بر خون و آبرو و اموال مسلمانان مسلط نکرده ام، من شما را فرستادم تا بر آنان نماز به پا دارید و اموال عمومی آنان را بین آنان تقسیم کنید و به عدالت بین آنان حکم برانید، و اگر چیزی بر شما مشکل شد آن را به من گزارش کنید..."المصنف ‏324/11، باب الامام راع، حدیث 20662

2- و در کنزالعمال از ابراهیم آورده است که گفت:

"هنگامی که عمر فرمانروائی را به منطقه ای می‎گماشت، چون پیک و یا قافله ای از آن منطقه می‎آمد از وی می‎پرسید: فرمانروای شما چگونه است ؟ اگر برده و بینوائی مریض شد به عیادت او می‎رود؟ آیا تشییع جنازه می‎کند؟ درمنزل او چگونه است ؟ آیا با مردم خوشرفتاری می‎کند؟ اگر می‎گفتند: در منزل او بر روی مردم گشوده است، خوش رفتار است، به دیدار بینوایان می‎رود،

ناوبری کتاب