صفحه ۳۹۸

فرمانروائی آن منطقه گماشت و سفارشهائی به او نمود که از آن جمله این بود: ای ابن عباس، برتو باد به تقوای الهی و عدالت نسبت به کسانی که بر آنان ولایت داری، و اینکه با گشاده روئی با مردم روبرو شوی و همه را در مجلس خود راه دهی و با همه بردبار باشی. و بپرهیز از غضب، که نشانه بد شیطان است. و بپرهیز از هوای نفس که تو را از راه خدا بازمی دارد. و بدان آنچه تو را به خداوند نزدیک می‎کند همان تو را از آتش دور می‎سازد، و آنچه تو را از خدا دور می‎کند به آتش نزدیک می‎نماید. و خدا را بسیار یاد کن و از غافلان مباش." پیش از این نظیر این وصیت از نهج البلاغه گذشت.یا ابن عباس، علیک بتقوی الله و العدل بمن ولیت علیه و أن تبسط للناس وجهک و توسع علیهم مجلسک و تسعهم بحلمک . و ایاک و الغضب، فانه طیرة الشیطان. و ایاک والهوی، فانه یصدک عن سبیل الله. و اعلم أن ما قربک من الله فهو مباعدک من النار، و ما باعدک من الله فمقربک من النار. و اذکر الله کثیرا و لا تکن من الغافلین. (کتاب جمل 223/؛ و نهج البلاغه، فیض 1080/، لح 465/، نامه 76)

53- در وسائل از شهید ثانی در رساله الغیبة، به سند خود از نوفلی آمده است که گفت: نزد امام جعفرصادق (ع) بودم که غلام عبدالله نجاشی وارد شد سلام کرد و نامه ای از نجاشی را به دست آن حضرت داد، آن حضرت نامه را گشود و خواند، در سطر اول آن آمده بود: بسم الله الرحمن الرحیم... من به فرمانروائی اهواز گرفتار آمدم ای سید و مولای من اگر صلاح می‎دانید مرا راهنمائی نموده یا دستورالعمل و الگوئی را برای من بیان فرمائید... حضرت در پاسخ وی نوشت:

"بسم الله الرحمن الرحیم... بدان که من مطالبی را به تو گوشزد می‎کنم که اگر بدان عمل کنی از آنچه از آن می‎ترسی رهائی می‎یابی، بدان که رهائی تو در این کار این است که خونهای مردم را محفوظ نگاه داری و به آزار دوستان خدا دست نیالائی، و با مردم مهربان باشی و با آنان مدارا و خوش رفتاری کنی،

ناوبری کتاب