با خویشاوندان خود نیکی میکرد، بدون اینکه در غیر آنجاهائی که خداوند اجازه داده آنان را بر دیگران مقدم بدارد. به کسی جفا نمی کرد. پوزش کسی که از وی پوزش میطلبید میپذیرفت. هنگامی که قرآن بر وی نازل نمی گردید یا مشغول موعظه مردم نبود بیشتر از همه مردم تبسم میکرد، و گاهی میخندید بدون اینکه قهقهه بزند. در لباس و خوراک از بندگان و کنیزان خویش برتری نداشت، کسی را دشنام نمی داد و همسر و خادم خویش را لعنت نمی کرد؛و نزد وی کسی را ملامت نمی کردند مگر اینکه آن حضرت میفرمود: او را به حال خود گذارید [درباره وی صحبت نکنید] و هرگز کسی - چه آزاد یا بنده یا کنیز - نزد وی برای نیازی نمی آمد مگر اینکه به همراه او برای رفع مشکل او اقدام میکرد. نه خشک بود و نه خشن و نه پرخاشگر. و بدی را با بدی پاسخ نمی گفت؛ بلکه گذشت و چشم پوشی مینمود. با هر کس ملاقات میکرد با سلام شروع میکرد، و کسی که به وی دست میداد دست خود را نمی کشید تا او دست خود را بکشد، هنگامی که مسلمانی را ملاقات میکرد با وی مصافحه میکرد [دست میداد] و نمی نشست و از جای بلند نمی شد مگر اینکه ذکر خدا میگفت. و اگر در حال نماز بود و کسی منتظر او مینشست نمازش را کوتاه