صفحه ۳۳۶

10- باز در نامه آن حضرت به مردم مصر به هنگامی که مالک اشتر را به فرمانروائی آنان می‎فرستد آمده است:

"اما بعد، یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف خواب به چشم راه نمی دهد؛ در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس نخواهد داشت، و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است، او "مالک بن حارث" از قبیله "مذجح" است. سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنجا که مطابق حق است اطاعت کنید؛ چرا که او شمشیری است از شمشیرهای خدا که نه تیزی اش به کندی می‎گراید و نه هر جا فرود آمد بی اثر می‎ماند. اگر او فرمان بسیج و حرکت داد حرکت کنید و اگر دستور توقف داد توقف نمائید که او هیچ اقدام، هجوم، عقب نشینی و پیشروی انجام نمی دهد مگر به فرمان من."اما بعد، فقد بعثت الیکم عبدا من عباد الله لا ینام أیام الخوف و لا ینکل عن الاعداء ساعات الروع، أشد علی الکفار من حریق النار، و هو مالک بن الحارث أخو مذحج، فاسمعوا له و أطیعوا أمده فیما طابق الحق، فانه سیف من سیوف الله لا کلیل الظبة و لا نابی الضریبة . فان أمرکم أن تنفروا فانفروا و ان أمرکم أن تقیموا فأقیموا، فانه لا یقدم و لا یحجم، و لا یؤخر و لا یقدم الا عن أمری. (نهج البلاغه، فیض 951/، لح 411/، نامه 38) نکل: سرباز زدن و ترس. روع - به فتح راء - ترس و بی تابی. مذحج بر وزن مجلس: قبیله مالک اشتر. الظبه - به ضم اول و فتح دوم با تخفیف - انتهای شمشیر و نیزه. الضریبة : کسی که به وسیله شمشیر ضربت خورده. و بنا عنه السیف: کسی که شمشیر بر وی کارگر نشده است. در این کلام امام (ع) ولایت مطلقه و نیز اطاعت مطلقه را نفی فرموده، ولایت و اطاعت در مواردی است که به صلاح جامعه مشروع و به حق باشد، و در صورتی که مطابق حق نبودن آن محرز گردد اطاعت جایز نیست. (مقرر)

ناوبری کتاب