صفحه ۳۲۷

چه با انتخاب ولو در کارهای مخصوص یا منطقه بخصوص به ولایت و حکومت شخصی ملتزم شد ولی اطاعت از او را واجب ندانست. با اینکه "امر" جز با اطاعت و تسلیم تمامت نمی یابد و غرض حاصل نمی گردد.

و اینکه وجوب اطاعت بر "صاحب الامر" بودن فردی معلق شده، از باب تعلیق حکم بر وصف، و مشعر بر علیت است. پس ملاک در وجوب اطاعت، صاحب امر بودن است، به گونه ای که فردی حق امر و نهی داشته باشد، چه معصوم باشد و چه غیرمعصوم.

و نمی توان وجوب اطاعت را در امام معصوم منحصر دانست؛ زیرا چگونه می‎توان افرادی که از سوی پیامبر(ص) یا امیرالمؤمنین (ع) به مسئولیت مشخص گمارده می‎شوند - نظیر مالک اشتر و دیگران - به وجوب اطاعت از آنان در چارچوبه ولایت و محدوده حکومت آنان ملتزم نشد؟!

پس حصری که در برخی روایات در تفسیر آیه شریفه آمده، نظیر فرمایش امام صادق (ع) در خبر "برید" که می‎فرماید: "این آیه تنها ما را در نظر داشته، و همه مؤمنان تا روز قیامت را به اطاعت از ما امر نموده"ایانا عنی خاصة امر جمیع المؤمنین الی یوم القیامة بطاعتنا. (کافی ‏276/1) باید گفت: این یک حصر اضافی نسبت به خلفای جور است که در آن زمانها به ناحق متصدی حکومت شده بودند.

البته اطاعت از ائمه معصومین - علیهم السلام - همچنان تا روز قیامت واجب است ولی این منافاتی با وجوب تأسیس دولت حقه در زمان غیبت و وجوب اطاعت از آن ندارد. و آیات شریفه قرآن نیز مقید به موارد خاصی نیست، و اینکه در برخی روایات مصادیق و عناوین خاصی برای برخی از آیات ذکر شده مانع از

ناوبری کتاب