تأمل.اشکال حضرت استاد - مدظله - در مورد حکم حاکم در دین و میراث هم جریان دارد؛ زیرا در این گونه موارد نیز علاوه بر احتمال خطای حاکم در موضوع مورد نزاع، یقین به مطابقت حکم او با حکم واقعی که نظر ائمه (ع) است به دست نمی آید. (مقرر)
همانگونه که معلوم نیست در توقیع شریف از حوادث واقعه، عموم اراده شده باشد؛ به ویژه اینکه پاسخ در جواب پرسشی است که در روایت نیامده و شاید در آن از حوادث بخصوصی پرسش شده است. از سوی دیگر پاسخ نیز مجمل است به گونه ای که مشخص نیست که آیا ارجاع امام (عج) برای اخذ "حکم حوادث" است که بر حجیت فتوا دلالت داشته باشد یا در "حل و فصل دعوی و مرافعات" است که بر نفوذ قضاوت دلالت کند، یا اینکه مورد ارجاع رفع اجمال و شک در حوادث است که در نتیجه حکم، مورد رؤیت هلال را هم شامل میگردد.
از سوی دیگر ممکن است گفته شود: این روایت به خصوص حوادث مهمه ای که راه گریزی از آن مگر با حکم حاکم نیست انصراف دارد، و مسأله هلال از آن موارد محسوب نمی شود؛ زیرا کشف آن با دیدن یا شهادت دو نفر و نظایر آن امکان پذیر است.
و اما آنچه در حدائق به نحو احتمال آمده که لفظ "امام" در صحیحه [محمد بن سنان ] را بر امام اصل حمل نموده، جدا خلاف ظاهر است و برای کسی که موارد استعمال این لفظ در ابواب مختلف فقه و احادیث را بررسی کرده باشد این معنی روشن میگردد، چنانچه نمونه های بسیاری از آن در بخش سوم همین کتاب [جلد اول فارسی ] گذشت و ما در آنجا یادآور شدیم که: انس اصحاب ما با امامت ائمه دوازده گانه (ع) باعث شده است که این گمان به وجود بیاید که لفظ "امام" برای آنان وضع شده و یا منصرف به آنان است، با اینکه لفظ "امام" بر هر پیشوایی صدق میکند چه وی امام در نماز باشد یا جهاد یا حج یا کارهای عمومی و اجتماعی، چه