صفحه ۲۸۱

"و ای امیرالمؤمنین، از حکم جاسوسهای اهل ذمه و اهل حرب و یا جاسوسهای مسلمان پرسش کردی، همانا اگر از اهل ذمه یا از اهل حرب باشند که جزیه می‎پردازند مانند یهود و نصاری و مجوس، باید گردنهای آنها زده شود؛ ولی اگر از اهل اسلام و شناخته شده باشند، آنان را مجازات کن و به حبس های طولانی آنها را محکوم کن تا توبه کنند.

ابویوسف گوید: و شایسته است امام مرزبانانی بر جاده هائی که بر بلاد اهل شرک ختم می‎شود داشته باشد، تا بازرگانانی را که از آن راهها رفت و آمد می‎کنند مورد بازرسی قرار دهد؛ و اگر کسی سلاح حمل می‎کند آن را از وی گرفته و بازگردانده شود، و هر کس افرادی را به بردگی می‎برد بازگردانده شود، و اگر کسی کتابی [نامه ای ] همراه دارد خوانده شود و اگر در آن کتاب و نوشته گزارشهایی از وضعیت مسلمانان آمده است صاحب کتاب نیز بازداشت شود و نزد حاکم فرستاده شود تا درباره او نظر بدهد."خراج ابویوسف 189/؛ روشن است که نوشته های ابویوسف در خراج قبل از اینکه مبین احکام اسلام باشد مؤید عملکرد خارجی خلفاء بوده، بنابراین در سخنان او به این نکته نیز باید توجه داشت.

خلاصه کلام اینکه: حفظ نظام که از مهم ترین فرایض است بر سیاست مراقبت و احتیاط با منافقین و جاسوسان دشمن متوقف است، چنانچه بر فرستادن مراقب و جاسوس به کشورهای دشمن که توطئه ها و برنامه های آنان علیه مسلمین را گزارش کنند توقف دارد. و تفاوت بین این دو جاسوسی به این است که جاسوسی برای کفر باعث تقویت و گسترش کفر و فساد است و جاسوسی برای اسلام باعث تقویت نظام حق و عدل، پس واجب است که شر اولی دفع و دومی تقویت شود. و در این جا نکته ای است شایان دقت.

ناوبری کتاب