صفحه ۲۷

عمل به حکم حاکم به گونه ای که مسأله هلال را هم شامل بشود، دلیل روشنی نداریم. و شما در مورد آنچه به طور عموم بدان استناد نموده اند، ملاحظه می‎فرمائید که اگر نزد حاکم با بینه، نجاست آب یا حرمت گوشتی ثابت شود ولی این نجاست و حرمت برای مکلف ثابت نگردد، چون خود مثلا از بینه نشنیده است، [واجب است اخذ به حکم حاکم نماید] در این صورت وجوب اخذ به حکم حاکم با اخباری که دلالت دارد بر اینکه "همه چیز برای تو پاک است تا بدانی که نجس است"کل شئ طاهر حتی تعلم انه قذر. و نیز "هر چیزی که در آن حلال و حرام است آن برای تو حلال است تا حرام را بعینه بدانی و از آن اجتناب کنی"کل شئ فیه حلال و حرام فهو لک حلال حتی تعلم الحرام بعینه. منافات دارد؛ زیرا هیچ یک از فقها در دو قاعده مذکوره حکم حاکم را یکی از راههای علم به نجاست یا حرمت قرار نداده اند بلکه آنچه را برشمرده اند گفتن صاحب مال و شهادت دو شاهد است، و روایات نیز بر همین معنی دلالت دارد."حدائق الناظره ‏259/13

آنچه ایشان در قسمت آخر کلامشان فرمودند و رؤیت هلال را با نجاست آب یا حرمت گوشت بخصوص و نظیر آن از موضوعات جزئیه نقض کردند، مطلب صحیحی نیست؛ زیرا مسأله ای نظیر امر هلال که مسائلی نظیر روزه و عید و حج مسلمانان بر آن متوقف است، از امور مهمه و عمومی همه مسلمانان است و آن را یک امر جزئی شخصی نمی توان به حساب آورد؛ این مسأله ای است که در زمانهای مختلف مسلمانها بدان نیازمندند، و پیامبراکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حکام و قضات مسلمانان در همه اعصار به آن اهتمام می‎ورزیده و تحقیق و اثبات آن از وظایف آنان محسوب می‎شده است؛ و هیچ گاه بنای مسلمانان بر این نبوده است که هر کس برای خود به تنهایی روزه بگیرد و هر روز که خواست افطار کند و در هر زمان

ناوبری کتاب