[ب ] و چون پیامبرخدا(ص) به مدینه مراجعت فرمود، ابوبصیر عتبة بن اسید [ابوبصیر کنیه عتبة بن اسید است ] به نزد آن حضرت آمد و او از کسانی بود که در مکه محبوس بود، آنگاه نامه ای را که "ازهر" و "اخنس" برای آن حضرت نوشته بودند (و خواستار باز گرداندن ابوبصیر به آنان بودند) توسط مردی از بنی عامر و یکی از موالیان آنان به دست آن حضرت رسید، حضرت فرمود:
"ای ابوبصیر ما با اینان پیمان صلحی را امضا کردیم که میدانی، و در دین ما پیمان شکنی جایز نیست و خداوند برای تو و برای کسانی که از مستضعفین با تو هستند فرج و راه گشایشی میرساند، اکنون نزد قوم خود بازگرد. وی گفت: ای رسول خدا، آیا مرا نزد مشرکان بازمی گردانی تا مرا در دینم مورد آزار قرار دهند؟ فرمود: ای ابوبصیر، برگرد، البته خداوند به زودی برای تو و افراد دیگری از مستضعفین که همراه تو هستند فرج و گشایشی را فراهم خواهد کرد."یا ابابصیر، انا قد اعطینا هؤلاء القوم ما قد علمت، و لا یصلح لنا فی دیننا الغدر، و ان الله جاعل لک و لمن معک من المستضعفین فرجا و مخرجا فانطلق الی قومک . قال: یا رسول الله، أتردنی الی المشرکین یفتنوننی فی دینی ؟ قال: یا ابابصیر، انطلق فان الله - تعالی - سیجعل لک و لمن معک من المستضعفین فرجا و مخرجا. (ر. ک . سیره ابن هشام 337/3)
ملاحظه میفرمائید که پیامبراکرم (ص) تا چه اندازه به عهد خویش عنایت و اهتمام میورزند و حتی برای رعایت مصلحت افرادی که به وی ایمان آورده و به او پناهنده شده اند آن را زیر پا نمی گذارند.
22- در ماجرای صفین پس از آنکه اکثریت سپاهیان امیرالمؤمنین (ع) بر حکمیت اصرار ورزیدند و ابوموسی اشعری را به عنوان حکم برای خویش برگزیدند و امیرالمؤمنین (ع) نیز به ناچار آن را پذیرفت و با معاویه قرارداد حکمیت امضاء