صفحه ۲۰۳

بیوه زنان و یتیمان بی توجه باشد. در این حال زن دیگری که آن حضرت را می‎شناخت سر رسید به آن زن گفت: وای به حال تو این امیرالمؤمنین است ! آن زن به سرعت به سوی آن حضرت دوید و عرض کرد چقدر شرمنده ام ای امیرالمؤمنین !

حضرت فرمود: چقدر من از تو شرمنده ام ای کنیز خدا نسبت به کوتاهی هایی که در کار تو انجام داده ام."مناقب ابن شهرآشوب 382/1

این روایت در بحار نیز به نقل از مناقب آمده است.بحار الانوار ‏51/41، تاریخ امیرالمؤمنین، باب 104، حدیث 3

البته روشن است در این زمانها که امکانات زندگی گسترش یافته و افراد ناتوان و معلول و یتیم و بیچاره در جامعه زیاد وجود دارد و می‎توان شغلهائی را پیش بینی کرد که برخی از این افراد برای انجام آن به کار گماشته شوند، بر امام و کارگزاران او واجب است که برنامه های گسترده ای را برای به کارگیری مناسب این قبیل افراد پیش بینی کنند تا در زندگی احساس فقر و احتیاج نکنند، و در حد ممکن شخصیت آنها درهم شکسته نشود و حاصل کار و دسترنج آنان نیز برای جامعه مفید واقع شود، و این به مراتب بهتر و صحیح تر از آن است که به آنان به صورت مجانی صدقه داده شود؛ که غالبا این گونه کمک ها باعث تحقیر و شکسته شدن روحیات و احساس حقارت آنان می‎گردد.در شرایط فعلی باید دید چگونه می‎توان به این گونه افراد کمک کرد، تشکیل بنیاد شهید و کمیته امداد برای کمک به خانواده های شهدا و بیچارگان و نیازمندان یک کار مثبت است ولی باید در کارخانه ها و کارهای تحقیقاتی و... زمینه کارهای مناسب و آبرومند برای افرادی که مثلا چشم و یا یک دست و پا ندارند فراهم کرد، تا زندگی آبرومندی داشته باشند. کسی که نان گدائی بخورد خودش احساس حقارت می‎کند، باید به شکل های مناسب زمینه های گدائی و گداپروری را در جامعه از بین برد. (الف - م، جلسه 284 درس)

ناوبری کتاب