صفحه ۲۰

برای وی علم حاصل شود.

در مدارک آمده است:

"آیا گفتار حاکم شرعی به تنهائی در ثبوت هلال کافی است ؟ در آن دو نظر است:

یکی اینکه کافی است، و این نظر مورد پذیرش صاحب "دروس" است، با استناد به عموم ادله ای که می‎گوید: حاکم می‎تواند طبق علم خود حکم نماید، و ادله ای که می‎گوید: اگر نزد حاکم بینه ای اقامه گردید و حاکم طبق آن حکم نمود نظیر سایر احکام، واجب است به حکم او مراجعه نمود و علم [شخص حاکم ] قویتر از بینه است. و بدین دلیل که مرجع اصلی در اکتفا به شهادت عدلین و تحقق عملی شهادت آنان همانا قول و حکم حاکم است، پس در همه موارد حکم حاکم پذیرفته است. [هر چند مستند به شهادت دو عادل نباشد].

نظریه دیگر اینکه [حکم حاکم در صورتی که مستند به شهادت دو عادل نباشد] پذیرفته نیست، طبق اطلاق فرمایش معصوم (ع) که می‎فرماید: "در رؤیت هلال چیزی جز شهادت دو مرد عادل را مکفی نمی دانیم."مدارک الاحکام، 370/

ظاهر کلام ایشان این است که ایشان ثبوت هلال با حکم حاکم را که مستند به شهادت عدلین باشد مفروغ عنه گرفته اند.

در کفایه سبزواری آمده است:

"در قبول قول حاکم شرعی به تنهایی در ثبوت هلال دو وجه است: یکی آنکه پذیرفته است و آن نظر "دروس" است و صحت این نظر بعید نیست."کفایة الاحکام، 52/

در کشف الغطاء آمده است:

"ششم [از راههای ثبوت هلال ] حکم فقیه مجتهد امین است نسبت به
مقلدهای وی، چه مستند حکم او رؤیت خود او باشد یا شهادت بینه و چه راههای دیگر."کشف الغطاء،325/

ناوبری کتاب