صفحه ۱۹

چنین مواردی عمل به آنچه نزد حاکم شرعی ثابت شده بر مکلف واجب نیست؛ بلکه اگر برای هر مکلفی نسبت به ثبوت هلال یقین حاصل شد، موظف به رعایت آن است و الاخیر. و ظاهر کلام ایشان این است که این مسأله منحصر به مسأله هلال نیست بلکه در سایر مسائل هم همین گونه؛ است زیرا فرموده اند: اگر مثلا نزد حاکم غصب بودن آبی ثابت گردید، دلیلی وجود ندارد که این آب برای دیگری هم غصب باشد و بر او واجب شود که از آن آب اجتناب کند. و همین گونه است اگر حاکم حکم کند که در زمانی معین وقت داخل شده است و..."حدائق الناظره، ‏258/13

اینکه ایشان نظریه اول را به اصحاب نسبت داده اند، ظاهر آن این است که این نظریه بین آنان مشهور است، ولی خود ایشان (ره) پس از یادآوری ادله مسأله و رد و ایراد آن در نهایت می‎فرمایند:

"مسأله نزد من مورد توقف و اشکال است".

فاضل نراقی نیز این مسأله را در "مستند" یادآور شده و همان نظریه صاحب "حدائق" را پیروی نموده و نظریه عدم وجوب اطاعت از حکم حاکم را در این زمینه تقویت فرموده اند.مستندالشیعه، 132/2

شهید در [کتاب صوم ] دروس می‎فرماید:

آیا حکم حاکم به تنهائی در ثبوت هلال کافی است ؟ به نظر می‎رسد بلی کافی است.الدروس 77/

از ظاهر کلام ایشان استفاده می‎شود که در نظر ایشان مستند حکم حاکم هر چه باشد فرقی نمی کند، چه حاکم خودش هلال را رؤیت کند یا از هر طریق دیگری

ناوبری کتاب