صفحه ۱۷۶

این دو روایت را "ابن عساکر" نیز در تاریخ خود آورده است.ر.ک . تاریخ ابن عساکر، زندگی امام علی بن ابی طالب (ع) 187/3

22- در تاریخ ابن عساکر به سند خود از مجمع التیمی آمده است که گفت:

"علی بن ابی طالب (ع) شمشیر خود را به بازار آورد و فرمود: چه کسی از من این شمشیر را خریداری می‎کند؟ به خدا سوگند اگر چهار درهم داشتم که با آن پیراهنی خریداری کنم آن را نمی فروختم."خرج علی بن ابی طالب (ع) بسیفه الی السوق فقال: من یشتری منی سیفی هذا؟ فلوکان عندی اربعة دراهم اشتری بها ازارا مابعته. (تاریخ ابن عساکر، زندگانی امام علی بن ابی طالب (ع) ‏189/3)

23- باز در همان کتاب به سند خود از سفیان آمده است که گفت:

"علی (ع) [برای زندگی خود] آجری بر آجر، خشتی بر خشت و چوبی بر چوب نگذاشت، اگر چه غله های آن حضرت را از مدینه با جوالهائی می‎آوردند [از مزرعه و باغهائی که در زمان خانه نشینی با دست خود احداث فرموده بود.]"ما بنی علی آجرة علی آجرة و لالبنة علی لبنة و لا قصبة علی قصبة، و ان کان لیؤتی بحبوبه من المدینة فی جراب. (تاریخ ابن عساکر، زندگانی امام علی بن ابی طالب (ع) ‏188/3)

24- در کتاب جمل شیخ مفید آمده است:

"ابومخنف لوط بن یحیی از رجال خود نقل کرده که گفت: چون امیرالمؤمنین (ع) خواست به کوفه حرکت کند در میان اجتماع مردم بصره به پاخاست و فرمود: ای مردم بصره، بر من چه اعتراضی دارید؟ آنگاه به پیراهن و ردای خود اشاره کرد و فرمود: به خدا سوگند این دو از نخهائی است که

ناوبری کتاب