صفحه ۱۷۴

سابقه تو. فرمود: آیا خویشاوندی شما نزدیکتر است یا خویشاوندی من ؟ گفتند: خویشاوندی شما. فرمود: آیا شما بیشتر در این راه رنج و سختی کشیده اید یا من ؟ گفتند: شما. فرمود: به خدا سوگند، من و این خدمتگزارم در این جهت همانند هم هستیم. و با دست به خادم خود اشاره فرمود."و فی روایة عن ابی الهیثم بن التیهان و عبدالله بن ابی رافع: ان طلحة و الزبیر جائا الی امیرالمؤمنین (ع) و قالا: لیس کذلک کان یعطینا عمر. قال: فما کان یعطیکما رسول الله (ص)؟ فسکتا. قال: الیس کان رسول الله (ص) یقسم بالسویة بین المسلمین ؟ قالا: نعم. قال: فسنة رسول الله (ص) اولی بالاتباع عندکم ام سنة عمر؟ قالا: سنة رسول الله. یا امیرالمؤمنین، لنا سابقة و عناء و قرابة . قال: سابقتکما اقرب ام سابقتی ؟ قالا: سابقتک . قال: فقرابتکما ام قرابتی ؟ قالا: قرابتک . قال: فعناؤکما اعظم من عنائی ؟ قالا: عناؤک . قال: فوالله ما انا و اجیری هذا الابمنزلة واحدة . و اومئ بیده الی الاجیر. (مناقب ابن شهرآشوب ‏378/1 در زندگی کدام رهبر اسلامی و غیر اسلامی عدالت و مساوات تا این حد رعایت می‎شود؟ (مقرر) نظیر این روایت در مستدرک از دعائم الاسلام روایت شده است. و همچنین در مستدرک روایات دیگری در این باره آمده است.ر.ک . مستدرک الوسائل ‏260/2، باب 35، حدیث 1

19- در تهذیب و وسایل آمده است:

"در حدیث است که یکی از دختران امیرالمؤمنین (ع) [ام کلثوم ] از خزانه دار بیت المال علی بن ابی رافع یک گردنبند مروارید به عنوان عاریه مضمونه گرفت، امیرالمؤمنین (ع) به وی فرمود: چگونه گردنبندی که در بیت المال مسلمانان است را بدون اجازه من و رضایت مسلمانان به دخترم عاریه دادی ؟ گفت: ای امیرمؤمنان، او دختر شما بود و از من خواست که برای زینت گردنبند را به وی عاریه بدهم و من هم به عنوان عاریه در اختیار او گذاشتم و با اموال خودم آن را ضمانت کردم و به عهده من است که آن را سالم به جایگاه خودش بازگردانم. فرمود: همین امروز آن را بازگردان، و مبادا دیگر نظیر این قضیه تکرار شود که ترا مجازات خواهم کرد، و وای به دختر من که اگر گردنبند را بدون تضمین عاریه گرفته بود او زن هاشمیه بود که دست او را به خاطر سرقت قطع می‎کردم.

ناوبری کتاب