صفحه ۱۵۰

اما در مورد استخدام اشخاص و یا دعوت از آنان برای کار بخصوص، این تابع ارزش کار آنان در جامعه است؛ و ارزش کار و تخصص افراد در زمانها و مکانهای مختلف متفاوت است. و در این مورد لازم است حق هر صاحب حقی به وی پرداخت شود تا امور جامعه به سامان گراید.

6- در وسائل از شیخ به سند خود از حفص بن غیاث آمده است که گفت:

"از امام صادق (ع) شنیدم که در مورد تقسیم بیت المال - که از وی پرسش شده بود - می‎فرمود: اهل اسلام فرزندان اسلام هستند که در سهمیه همه را یکسان می‎بینم و فضایل آنان بین آنان و خداوند است، من آنان را مانند فرزندان یک نفر قلمداد می‎کنم که هیچ یک از آنان به خاطر فضایل و صلاحیت ها بر دیگری که این فضیلت ها را ندارد، در میراث برتری ندارد. [به فرزندی که باتقوی و یا عالم است از مال پدر میراث بیشتری نمی دهند]. آنگاه فرمود: این همان شیوه ای است که پیامبرخدا(ص) از همان ابتدای کار این گونه عمل فرمود، اما غیر ما [خلیفه دوم ] می‎گوید: من آنان را به خاطر فضیلت هائی که خداوند برای آنان قائل شده نظیر سابقه در اسلام، در صورتی که به خاطر اسلام به فضایلی دست یافته باشند مقدم می‎کنم و آنان را همانند طبقات ارث قرار می‎دهم که برخی از وارثهای میت که به او نزدیکترند - به جهت خویشاوندی - نصیب بیشتری از میت می‎برند [نظیر فرزند میت که از پدر و مادر و عمو و عمه و خاله به میت نزدیکتر است و بهره بیشتری از ارث می‎برد.] و عمر اینچنین انجام می‎داد."اهل الاسلام هم ابناء الاسلام اسوی بینهم فی العطاء و فضائلهم بینهم و بین الله، اجعلهم کبنی رجل واحد، لایفضل احد منهم لفضله و صلاحه فی المیراث علی آخر ضعیف منقوص. قال: و هذا هو فعل رسول الله (ص) فی بدو امره. و قد قال غیرنا: اقدمهم فی العطاء بما قد فضلهم الله بسوابقهم فی الاسلام اذا کان بالاسلام فقد اصابوا ذلک فانزلهم علی مواریث ذوی الارحام بعضهم اقرب من بعض و اوفر نصیبا لقربه من المیت، و انما ورثوا برحمهم، و کذلک کان عمر یفعله." (وسائل ‏81/11، ابواب جهاد عدو، باب 39، حدیث 3)

ناوبری کتاب