صفحه ۱۴۸

آخرت فرو می‎گذارد؛ در نزد مردم او را بزرگ جلوه می‎دهد ولی نزد خداوند او را خوار می‎نماید.

و هرگز کسی مالش را در غیر راه حق مصرف نکرد و نزد غیر اهلش نگذاشت مگر اینکه خداوند وی را از سپاسگزاری آنان محروم نمود و دوستی آنان را برای دیگری قرار داد؛ و اگر روزگاری پای وی بلغزد و نیاز به کمک آنان پیدا کند، همینان بدترین یاران و حق ناشناسترین دوستان هستند."اتأمرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه ؟ والله ما اطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم فی السماء نجما، لو کان المال لی لسویت بینهم، فکیف و انما المال مال الله ؟ الاو ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف، و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخرة، و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله. و لم یضع امرؤ ماله فی غیر حقه و لا عند غیر اهله الاحرمه الله شکرهم و کان لغیره ودهم، فان زلت به النعل یوما فاحتاج الی معونتهم فشر خدین و ألام خلیل." (نهج البلاغه، فیض 389/، لح 183/، خطبه 126) در متن عربی این روایت "اطوار و طاربه" به معنی نزدیک شدن و انجام دادن کاری است. "سمر" به معنی شب یا داستانسرائی در شب است. "سمیر" به معنی روزگار است، و "ما سمر سمیر" به معنی پی درآمدن شب و روز است و مقصود این است که من برای همیشه چنین کاری را انجام نمی دهم. "خدین" به معنی دوست است.

در شرح ابن ابی الحدید معتزلی در توضیح این خطبه آمده است:

"این یک مسأله فقهی است و نظر علی (ع) و ابوبکر در مورد آن یکی است، یعنی نظر آنان تساوی بین مسلمانان در تقسیم فئ و صدقات است، شافعی نیز همین نظر را برگزیده است. اما عمر هنگامی که به خلافت رسید، برخی از مردم را بر برخی دیگر برتری بخشید: پیشگامان در اسلام را بر غیرپیشگامان، مهاجرین قریش را بر قریشیان غیرمهاجر، و به طور کلی مهاجرین را بر انصار، عرب را بر عجم، آزاد را بر بنده.

وی در زمان خلافت ابوبکر نیز همین نظریه را داشت و آن را به ابوبکر

ناوبری کتاب