صفحه ۱۳۶

نکردن در قیمت گذاری است.

کلینی به سند خود از ابی جعفر فزاری روایت نموده که گفت:

"امام صادق (ع) یکی از غلامان خود بنام مصادف را به حضور طلبید و هزار دینار در اختیار وی گذاشت و فرمودند: آماده شو که جهت تجارت به مصر مسافرت کنی چه آنکه عائله ام زیاد شده اند. غلام خود را مهیا کرد و با کالائی به همراه تجار به سوی مصر حرکت نمود. چون به مصر نزدیک شدند با کاروانی که از آنجا خارج شده بود روبرو شدند و از آنها درباره کالائی که به همراه داشتند و چگونگی قیمت آن در شهر پرسش کردند - و این کالائی بود که مورد نیاز عموم مردم بود - آنها در پاسخ گفتند: از این کالا در اینجا هیچ موجود نیست، آنان هم سوگند شدند و قرار گذاشتند که از هر دینار یک دینار سود ببرند [صددرصد سود ببرند] و به همین گونه عمل کردند و پس از جمع اموال به مدینه بازگشتند.

مصادف با دو کیسه که در هر یک هزار دینار بود خدمت امام صادق (ع) رسید. عرض کرد: فدایت گردم این یک سرمایه است و آن دیگری سود. آن حضرت فرمود: این سود بسیار زیاد است، بگو چگونه تجارت کردید؟! مصادف ماجرا و چگونگی هم پیمانی کاروان را باز گفت، حضرت فرمود: سبحان الله ! هم سوگند شدید که به مسلمانان کالا نفروشید مگر با سود دینار به دینار؟!

آنگاه امام (ع) یکی از دو کیسه را برداشتند و فرمودند: این سرمایه من است و نیازی به آن سود ندارم. آنگاه فرمودند: ای مصادف، کارزار با شمشیر آسانتر است از طلب حلال."عن ابی جعفر الفزاری، قال: دعا ابوعبدالله (ع) مولی یقال له: مصادف، فاعطاه الف دینار، و قال له: تجهز حتی تخرج الی مصر. فان عیالی قد کثروا. قال: فتجهز بمتاع و خرج مع التجار الی مصر، فلما دنوا من مصر استقبلهم قافلة خارجة من مصر فسألوهم عن المتاع الذی معهم ما حاله فی المدینة ؟ - و کان متاع العامة - فاخبرو هم أنه لیس بمصر منه شئ فتحالفوا و تعاقدوا علی ان لاینقصوا متاعهم من ربح الدینار دینارا، فلما قبضوا اموالهم انصرفوا الی المدینة، فدخل مصادف علی ابی عبدالله (ع) و معه کیسان، کل واحد الف دینار، فقال: جعلت فداک هذا رأس المال، وهذا الاخر ربح . فقال: ان هذا الربح کثیر، ولکن ما صنعتم فی المتاع ؟ فحدثه کیف صنعوا و کیف تحالفوا، فقال: سبحان الله، تحلفون علی قوم من مسلمین ان لاتبیعوهم الابربح الدینار دینارا؟! ثم اخذ احد الکیسین و قال: هذا رأس مالی، و لا حاجة لنا فی هذا الربح . ثم قال یا مصادف: مجالدة السیوف اهون من طلب الحلال. (وسائل ‏311/12، ابواب آداب تجارت، باب 26، حدیث 1)

ناوبری کتاب