علاوه بر آن اگر جلوگیری از اجحاف وی ننماید، فایده ای بر اجبار بر فروش مترتب نیست؛ زیرا محتکر میتواند قیمتی را از مشتری طلب کند که پرداخت آن در توان او نیست و موجب ضرر به حال مردم شود. و چون غرض دفع ضرر بوده است و جلوگیری از اجحاف قیمت گذاری نیست، از این رو اکثر فقها متعرض این مسأله نشده اند.
و اما کسانی که جلوگیری از اجحاف را جایز ندانسته اند به این دلایل استناد نموده اند:
[الف:] اطلاق روایات [سخنی از منع اجحاف در روایات به میان نیامده است.]
[ب:] صحیحه ابن سنان از امام صادق (ع) که در مورد جمعی از بازرگانان که متفق شده بودند کالای خود را به آنچه مایل هستند بفروشند فرمود: اشکالی ندارد.
[ج:]و نیز خبر حذیفه که در آن آمده بود: هر گونه که میخواهی به فروش برسان.
ولی ضعف همه این دلایل آشکار است؛ زیرا اطلاق روایات چنانچه دانسته شد با روایات قویتر تقیید خورده است. و صحیحه ابن سنان نیز از مورد بحث ما خارج است [زیرا صحبتی از اجحاف در قیمت به میان نیامده ]. و آنجا که فرمود:"هر گونه که میخواهی به فروش برسان" بر مورد غالب حمل میشود که محتکر نرخی بیرون از حد اعتدال و غیرمنصفانه پیشنهاد نمی کند."جواهر 468/22
از دلایلی که دلالت میکند بر اینکه جلوگیری از اجحاف و گرانفروشی از وظایف حاکم اسلامی است، علاوه بر وضوح آن، فرمایش امیرالمؤمنین (ع) در