2- در خبر معتب آمده است که گفت:
- در مدینه قیمت [خوراکی ] رو به افزایش بود - امام صادق (ع) به من فرمود: چه اندازه آذوقه داریم ؟ گفتم: به قدر کفایت چند ماه، فرمودند: بیرون بیاور و بفروش، به آن حضرت عرض کردم: در مدینه خوراکی نیست، فرمود: آنها را بفروش، آنگاه که آنها را فروختم فرمود: همراه با مردم روزبه روز غذا تهیه کن. و فرمود: ای معتب، قوت عیال مرا نیمی جو و نیمی گندم قرار بده، بی تردید خدا میداند که من میتوانم به بهترین طعام آنان را اطعام کنم ولی دوست دارم که خداوند متعال مرا ببیند که تقدیر معیشت را نیکو انجام میدهم.قال ابوعبدالله (ع) ویزید السعر بالمدینة - کم عندنا من طعام ؟ قال: قلت: عندنا ما یکفینا اشهرا کثیرة . قال: اخرجه و بعه. قال: قلت له: ولیس بالمدینة طعام. قال: بعه. فلما بعته قال: اشتر مع الناس یوما بیوم. و قال: یا معتب، اجعل قوت عیالی نصفا شعیرا و نصفا حنطة، فان الله یعلم انی واجد ان اطعمهم الحنطة علی وجهها، ولکنی احببت ان یرانی الله قد احسنت تقدیر المعیشة . (وسائل 321/12، ابواب آداب تجارت، باب 32، حدیث 2) شما یادتان نمی آید آن زمان که متفقین به ایران آمده بودند، با اینکه بیشتر از سه ساعت رضاخان با آنها جنگ نکرد، نان در ایران کمیاب شد، گاهی اوقات برای گرفتن یک قرص نان انسان باید چند ساعت در دکان معطل میشد، آن هم نان سیاهی که معلوم نبود آرد را با چه چیزهائی مخلوط کرده بودند، الان الحمدلله با وجود چند سال جنگ تحمیلی