این دو نمونه مشخص میشود که ایشان - طاب ثراه - کالاهای ذکر شده در روایات را به عنوان نمونه و مثال که بیانگر نیازمندیهای ضروری انسان است گرفته اند، بر این پایه میتوان گفت برنج و ذرت هم خصوصیت ندارند؛ مگر اینکه گفته شود: آنچه از روایات و کلمات فقها استفاده میشود این است که موضوع احتکار فقط مربوط به مواد اساسی غذائی است و نمی توان آن را به کالاهای دیگر گسترش داد. و این مطلبی است درخور تحقیق.
مرحوم محقق حائری - طاب ثراه - در کتاب "ابتغاءالفضیلة" در شرح "وسیله" میفرماید:
و میتوان در این مقام به ذیل روایت معتبر حلبی که به حسب ظاهر در مقام تعلیل است و پیش از این [روایت سوم از گروه چهارم روایات ] گذشت تمسک نمود؛ زیرا اگر تعلیل بر اساس یک امر ارتکازی و فطری باشد، پس قید طعام الغاء میشود؛ و هرجا حفظ نفس توقف بر چیزی داشته باشد، احتکار آن حرام است؛ اگر دارو هم این ملاک را داشته باشد بدون تردید عرفا حکم آن را دارد، و این موجب میشود که الغاء خصوصیت شود."ابتغاءالوسیلة 197/1
استدلال ایشان برای تعمیم به ذیل صحیحه حلبی استدلال بسیار خوبی است. ولی اینکه فرموده لغت احتکار بر آن صدق نمی کند، سخن بی پایه ای است؛ زیرا ما یادآور شدیم که به حسب لغت در مفهوم احتکار عناوین و اشیاء بخصوصی قید نشده است و این قیود و عناوین را فقها به حسب فهم خود از ادله به هنگام تعریف