صفحه ۱۱۰

این دو نمونه مشخص می‎شود که ایشان - طاب ثراه - کالاهای ذکر شده در روایات را به عنوان نمونه و مثال که بیانگر نیازمندیهای ضروری انسان است گرفته اند، بر این پایه می‎توان گفت برنج و ذرت هم خصوصیت ندارند؛ مگر اینکه گفته شود: آنچه از روایات و کلمات فقها استفاده می‎شود این است که موضوع احتکار فقط مربوط به مواد اساسی غذائی است و نمی توان آن را به کالاهای دیگر گسترش داد. و این مطلبی است درخور تحقیق.

مرحوم محقق حائری - طاب ثراه - در کتاب "ابتغاءالفضیلة" در شرح "وسیله" می‎فرماید:

"اگر فرض شود در شرایطی مردم به غیر طعام، به چیزهای ضروری دیگری مانند دارو یا مواد سوختی در زمستان نیاز پیدا کنند، به گونه ای که در اثر احتکار آنها حرج و ضرر بر مسلمانان وارد شود، مقتضای دلیل حرج و ضرر حرمت آن است، اگر چه لغت احتکار بر آن صدق نکند.

و می‎توان در این مقام به ذیل روایت معتبر حلبی که به حسب ظاهر در مقام تعلیل است و پیش از این [روایت سوم از گروه چهارم روایات ] گذشت تمسک نمود؛ زیرا اگر تعلیل بر اساس یک امر ارتکازی و فطری باشد، پس قید طعام الغاء می‎شود؛ و هرجا حفظ نفس توقف بر چیزی داشته باشد، احتکار آن حرام است؛ اگر دارو هم این ملاک را داشته باشد بدون تردید عرفا حکم آن را دارد، و این موجب می‎شود که الغاء خصوصیت شود."ابتغاءالوسیلة 197/1

استدلال ایشان برای تعمیم به ذیل صحیحه حلبی استدلال بسیار خوبی است. ولی اینکه فرموده لغت احتکار بر آن صدق نمی کند، سخن بی پایه ای است؛ زیرا ما یادآور شدیم که به حسب لغت در مفهوم احتکار عناوین و اشیاء بخصوصی قید نشده است و این قیود و عناوین را فقها به حسب فهم خود از ادله به هنگام تعریف

ناوبری کتاب