صفحه ۸۶

باز در همان کتاب دعائم از جعفر بن محمد(ع) روایت شده که فرمود:

"دست نباش را [یعنی کسی که قبرها را می‎شکافد و کفن های مردگان را می‎دزدد] قطع نمی کنند، مگر اینکه بارها به این کار اقدام کرده و دستگیر شده باشد، لکن در هر بار او را به شدت کتک زده و به کیفر می‎رسانند و به گونه ای تنبیه می‎کنند که درس عبرت دیگران باشد و سپس زندانی می‎کنند."قال جعفر بن محمد(ع): "لا تقطع ید النباش الاان یؤخذ و قد نبش مرارا و یعاقب فی کل مرة عقوبة، و ینکل و یحبس."(دعائم الاسلام ج ‏476/2، کتاب السراق، فصل 2، حدیث 1707) لازم به یادآوری است که "نکل ینکل" در لغت به معنای تنبیه و مجازات کسی است که مایه درس عبرت دیگران باشد.(مقرر)

و نیز در کتاب "مسند زید بن علی (ع)"، زید از پدرش از جدش، او نیز از علی (ع) نقل کرده:

"علی (ع) در مواردی که کسی نفقه و خرجی افراد واجب النفقه و تحت تکفل خود را نمی پرداخت و نیز در دین، قصاص، حدود و همه موارد مربوط به حقوق افراد خطاکار را زندانی می‎کرد. و نیز آن حضرت مهاجمان و ربایندگان علنی اموال مردم را به زنجیر می‎کشید، و آن زنجیرها را قفل می‎کردند و مأموران ویژه ای وجود داشتند که در اوقات نماز یک قسمت آن زنجیرهای قفل شده را باز می‎کردند تا آنان نماز بخوانند."عن زید بن علی (ع)، عن أبیه، عن جده، عن علی (ع): "انه کان یحبس فی النفقة و فی الدین و فی القصاص و فی الحدود و فی جمیع الحقوق، و کان یقید الدعار بقیود لها أقفال، و یوکل بهم من یحلها لهم فی أوقات الصلاة من أحد الجانبین." ( مسند زید 265/، کتاب شهادات، باب القضاء)

باید توجه داشته باشیم که واژه "دعار" در متن حدیث [که ما آن را به مهاجم و رباینده علنی مال مردم ترجمه کردیم ] سه گونه خوانده می‎شود، و در هر سه صورت نیز معنای آنها نزدیک به هم می‎باشد.

"دعار" با ضمه دال و تشدید عین بدون نقطه جمع کلمه "داعر" می‎باشد و داعر نیز به معنای شخص خبیث و تبهکار است.

"ذعار" با ذال نقطه دار و عین بدون نقطه نیز به معنای شخص خبیث و معیوب

ناوبری کتاب