صفحه ۸۰

کارها از نظر روانشناسی در تنبه و پشیمانی و اصلاح شدن او مؤثر است [ نه اینکه از روی انتقام و کینه شخصی این کارها انجام بگیرد].

لذا واجب است که در تشخیص اصل لزوم و عدم لزوم و چگونگی و مقدار آن دقت و مطالعه کافی صورت بگیرد. برای اینکه اگر این مطالعات و دقتهای لازم صورت نگیرد، چه بسا ممکن است، وسوسه های نفس اماره و انتقامجوئی های شخصی بسیار مرموزانه پا در میان بگذارند، و یا اینکه اجرای حکم به دست کسانی سپرده شود که نسبت به موازین شرعی ناآگاه هستند و یا دارای کینه، خاطره بد، غل و غش و اغراض پنهانی نادرست و بیماری روحی هستند؛ در این صورت حقوق زندانیان و اسرا مورد تعدی قرار خواهد گرفت، و موجب این خواهد شد که آنان افرادی عقده ای بارآمده و از تسلیم و گردن نهادن به حق خودداری ورزند، اگر چنین امیدی از ابتدا وجود داشت در این صورت هدف اصلی از کیفررسانی که همان امید به اصلاح و ندامت آنان بود به طور کلی از بین برود.

در هر صورت باید دانست که کیفرهای شرعی همانند معالجات بسیار دقیق و دشوار پزشکی می‎باشد که باید بسیار سنجیده، به موقع و درست انجام بگیرد؛ و این دقتها عملی نمی شود جز از افراد خبره، که شیوه ها و موارد لازم و ابزارهای بخصوص را بدانند، و از مقدار ضروری نیز نباید تجاوز کند. اینها که گفته شد همه به قسم اول و دوم از اقسام زندان، یعنی حد و تعزیر مربوط می‎شود که با انگیزه های کیفررسانی صورت می‎گیرد.

اما در مورد قسم سوم و چهارم از اقسام زندان، غالبا دلیلی وجود ندارد که علاوه بر زندان دیگر کیفرها و سختگیریها را بتوان به کار برد، بلکه حتی می‎توان گفت: اعمال چنین رفتاری با آنان نسبت به آنان و انسان ستم محسوب می‎شود. برای اینکه انگیزه زندانی کردن آنان فقط این است که فرار نکنند، و آزادیشان سلب می‎شود و این هدف نیز بدون اعمال شیوه های خشن حاصل می‎شود و دلیلی برای به کارگیری آن وجود ندارد. از طرفی اعمال تضییقات بر هر انسانی طبق قاعده اولی با تسلط او بر جانش مغایرت و مباینت دارد. بلکه حتی در این موارد می‎توان گفت:

ناوبری کتاب