صفحه ۷۷

لکن در کتاب "احکام السجون" وائلی قاطعانه حکم داده شده به اینکه کیفر زندان در اسلام از سنخ "تعزیرات" است، و هیچ عنوانی بجز "تعزیر" بر آن صدق نمی کند. چکیده سخن او از این قرار است:

دلایل تعزیری بودن کیفر زندان

1- می‎دانیم که حد کیفر شرعی است که مقدار معین و مقرر دارد و اندازه آن از طریق نص معلوم شده است؛ اما تعزیرات اندازه مقرر و تعیین شده ندارد، بلکه تعیین مقدار آن به صوابدید و نظر امام مسلمین واگذار شده است. و چون زندان کیفری است که دارای مقدار معین نیست، لذا در چارچوب تعزیرات می‎گنجد.

2- زندان از جمله کیفرهائی است که در صورت تحصیل یقین نسبت به توبه شخص زندانی، امام مسلمین و یا نائب او می‎تواند او را عفو کند؛ و اگر زندان از مصادیق حدود بود، امام نمی توانست آن را عفو کند و چیزی از مدتش بکاهد، چون از اختیارات امام نیست که در حدود عفو کند.

3- در زمان رسول خدا(ص) کیفر زندان در مسجد عملی می‎شد و مجرم را در مسجد زندانی می‎کردند، اگر زندان از جمله حدود می‎بود آن را در مسجد جاری نمی ساختند و عملی نمی کردند، چون پیامبر(ص) از اجرای حدود در مساجد نهی فرموده است. و به همین خاطر است که می‎بینیم فقها نیز زندان را در بخش مربوط به تعزیرات جای داده و بر تعزیر بودن آن تصریح کرده اند."احکام السجون 57/

ولی ما می‎گوئیم: بدیهی است که تعزیرات از جمله شیوه های کیفری اسلام است، و هر نوع زندانی و محبوس کردن به انگیزه مجازات و کیفر دادن نمی باشد، مانند زندانی کردن شخص متهم که هنوز بزهکاری اش ثابت نشده باشد، اما ادله سه گانه ای که مؤلف کتاب یاد شده (احکام السجون) به عنوان دلیل بر اثبات تعزیری

ناوبری کتاب