زندان ابد باشد آن را میپذیرد تا آن بزهکاران در جائی به دور از جامعه نگهداری شوند تا مرگشان فرارسد و جامعه نیز از آسیبشان در امان باشد. کیفر زندان ابد نیز در اسلام جز در موارد ویژه یعنی آنجا که جرم بسیار مهم باشد و یا مجرم به طور مکرر مرتکب یک جرمی بشود، تشریع نشده است. هرگاه فرض شود که کیفر تازیانه (جلد) در نصف دیگر جرائم تطبیق میکند و قابل اجرا میباشد، رقم بقیه جرائم به 15% کل جرائم کاهش مییابد؛ که شیوه کیفر دادن آن مقدار نیز در میان شیوه های کیفر زندان، جریمه مالی، تبعید و امثال اینها تقسیم میشود؛ فرض ما بر این است که فقط جرائم و بزهکاریهائی که باقی میماند و باید از راهی بجز تازیانه و زندان ابد کیفر داده شوند؛ جرمهای کوچکی هستند که در اغلب موارد آنها را میتوان از طریق پند و نصیحت، توبیخ، جریمه مالی و زندان تعلیقی مورد علاج قرار داد. نتیجه به کار گرفتن این شیوه این میشود که زندانی موجود بالفعل همه جرائم و خلافها به حدود 15% منحصر شود. و به این هدف نمی توان رسید جز اینکه نظام کیفری اسلام کاملا به کار گرفته شود..."التشریع الجنائی الاسلامی ج 730/1_742، نوشته عبدالقادر عوده. حضرت استاد دامت برکاته ضمن تدوین این قسمت مطالبی را نیز به عنوان توضیح و تکمیل موارد یاد شده افزوده اند که به برخی از آنها اشاره میشد: در فقه اسلامی شیوه تنبیه دادن و نظام کیفری و به طور کلی تعزیرات شرعیه به طور عمده روی تازیانه و "ضرب" متمرکز شده است و نه "حبس"، یعنی مجرم به عنوان تعزیر چند تا تازیانه میخورد و آزاد میشود و میرود دنبال کسب و کار خود، این به خاطر این است که جنبه بازدارندگی تازیانه نسبت به ارتکاب جرائم بیشتر از حبس و زندان است؛ و تازیانه اصلاح کننده تر است و موجب زیان و خسارت مالی و اقتصادی خود متهم و جامعه و دول نیز نمی گردد. اما کیفر دادن از طریق زندان به سبک امروزی که شیوه غربی است، در واقع آموزشگاه فساد و انحراف است و از این طریق نمی توان مجرمین را اصلاح کرده و جلو افزایش جرائم را گرفت. نکته دیگر اینکه: گاهی ارتکاب برخی از جرائم ناشی از بدذاتی طرف نیست، بلکه برخی عوامل خارجیه آن را موجب شده اند، مانند فقر و ناچیزی و بیکاری و امثال اینها. در این قبیل موارد راه اصلاح و پاک سازی جامعه از وجود این نوع جرائم، منحصر به از بین بردن این عوامل و اسباب خارجیه است. 65% زندانیان ما در ارتباط با مواد مخدر است و کیفر زندان هیچ گاه نتوانسته است این مشکل را حل کند؛ لذا باید مقدمات و اسباب خارجیه آن از بین برده شود. خلاصه، اعمال مجازات از طریق زندان به سبک رایج در این زمان موجب از بین رفتن جرائم نمی شود. (از افاضات معظم له در جلسه 239 درس فقه)