صفحه ۶۵

کیفر دادن بزهکاران از طریق زندان با این شیوه ای که گفته شد موجب به بار آمدن نتایج خطرناک و مشکلات پیچیده در این زمینه گردیده است، که آنها را به گونه ذیل می‎توان دسته بندی کرد:

1- "آسیب دیدن تولیدات کشور و خزانه دولت":

کیفر زندان بدین گونه است که همه محکوم شدگان از هر صنفی که باشند در زندان نگهداری می‎شوند تا مدت محکومیتشان به پایان برسد...، و این در حالی است که محکوم شدگان به گونه غالب از اشخاص تندرستی هستند که قادر به کار کردن و تولید می‎باشند؛ از این رو نگه داشتن آنان در زندان موجب تعطیل شدن نیروی کار آنان و به هدر رفتن انرژیشان می‎باشد؛ که اگر به شیوه دیگری غیر از زندان [مانند تعزیر و تنبیه بدنی ] مورد مجازات قرار گرفته و در زندان نمی ماندند، ممکن بود این همه نیروی خود را در راه اجتماع مصرف کنند.

هیچ تردیدی نیست که شیوه های کیفری دیگری بجز زندان هم وجود دارد که بتواند موجب تنبه و پشیمانی بزهکاران گردیده و در مبارزه با بزهکاری مؤثر واقع شود که باید مورد استفاده قرار گیرد، مانند تازیانه...

درست است که تلاشهای فراوانی صورت گرفته تا از نیروی کار زندانیان بهره برداری شود [مانند تأسیس کارگاههای ویژه زندانیان و اردوگاههای اجباری کار و غیره ] لکن با این همه دست اندرکاران این امور موفق نشده اند که جز برای شمار اندکی از زندانیان کار فراهم نمایند، اکثریت زندانیان به گونه کاملا بیکار عمر خود را در زندانها می‎گذرانند. آنان از بودجه دولت می‎خورند، می‎پوشند و مورد درمان و معالجه قرار می‎گیرند، بدون اینکه بازدهی برای آن داشته باشند...

2- "به فساد کشیدن زندانیان":

با این همه زیانهای مالی که به آن اشاره شد، اگر کیفر زندان به اصلاح و سالم سازی بزهکاران منجر می‎گردید، ممکن بود جامعه آن زیانهای مالی را بپذیرد، ولکن زندانها نه

ناوبری کتاب