صفحه ۶۱

"نامه تو به دستم رسید، در آن یاد کرده بودی که برخی از مسلمانان و اهل قبله چنین می‎پندارند که خداوند - تبارک و تعالی - هیچ چیزی را حلال و یا حرام نکرده است مگر فقط به این علت که بندگان او در برابرش متعبد شوند. [یعنی حلال و حرام خدا و تکالیف بندگان هیچ گونه تابع مصالح و مفاسد واقعی نیستند، صرفا برای تحصیل تعبد و فرمان برداری مخلوقات می‎باشند.] گوینده این سخن از راه راست بسیار به دور افتاده و دچار آفت و زیانی آشکار گردیده است.

به دلیل اینکه اگر چنین می‎بود [که احکام خدا تابع مصالح و مفاسد نمی شد] آنگاه البته که جایز می‎شد که خداوند بندگان خود را با تبدیل کردن حلال به حرام و حرام به حلال به تعبد در برابر خود فراخواند. حتی جایز می‎شد که با فراخواندن آنان به ترک نماز، روزه و همه کارهای نیک، و انکار وجود خدا، پیامبران، کتب آسمانی و الهی، و نفی حرمت زنا، دزدی و حرام بودن محارم به یکدیگر و دیگر مسائل مشابه و همانند اینها که موجب پیدایش فساد در اداره جامعه و باعث نابودی خلق می‎باشند، به تعبد در برابر خود فرا خواند...

از این روست که ما چنین دریافته ایم که همه چیزهایی که خداوند حلال گردانیده به

ناوبری کتاب