این مطلب را مؤلف کتاب "احکام السجون" نقل کرده است.ر.ک .احکام السجون 48/، نوشته وائلی. لکن با توجه به اینکه مسأله زندان در کتابهای فقهی شیعه و اکثر کتابهای سنت به گونه مستقل معنون و مطرح نبوده است، از این رو باید گفت، اجماع محقق در آن امکان ندارد، ولی با این حال میتوان ادعا نمود که در مسأله اجماع مقدر و فرضی وجود دارد؛ به این معنی که مسأله ضرورت زندان و مشروعیت آن به اندازه ای روشن میباشد که اگر از هر فقیه شیعی و یا سنی درباره آن سؤال شود، به ناچار او به مشروعیت آن فتوا خواهد داد. (و اجماع تقدیری یا مقدر نیز به همین معنی میباشد).
ولکن با این همه بعد از آنکه مشروعیت زندان از طریق قرآن و سنت معصومین ثابت شد، دیگر نیازی به وجود اجماع نمی باشد. برای اینکه اجماع در نزد ما شیعه و پیروان فقه اهل بیت عصمت موضوعیت ندارد و به خودی خود حجت نیست، بلکه حجیت و ارزشمندی آن از این دیدگاه میباشد که کاشف از قول و نظر پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) است، بنابراین وقتی که مسأله مشروعیت زندان که مکشوف اجماع است از طریق قرآن و سنت برای ما قطعی است دیگر نیازی به کشف و کاشف [اجماع ] وجود ندارد. ( مسأله موضوعیت نداشتن اجماع نیز چیزی است که ما تاکنون بارها آن را مطرح و گوشزد کرده ایم).
مشروعیت زندان از دیدگاه عقل
زندان از نظر عقل نیز مشروعیت دارد و توضیح آن نیز به گونه فشرده از این قرار است:
عقل حکم میکند بر اینکه حفظ نظام و کیان اجتماع واجب و لازم است، و باید حقوق و مصالح عمومی مورد حمایت و پاسداری قرار بگیرد؛ پرواضح است که