اصلی ترین مسؤول جامعه اسلامی همان رهبر و امام مسلمین است و دولت و دیگر دستگاهها و قوای کشور ابزار کار و عامل او هستند، بنابراین دستگاه اطلاعات نباید در اختیار قوه مجریه باشد، بلکه باید در اختیار خود امام باشد تا از این طریق او عاملین خود یعنی اعضاء دولت و همه گردانندگان، مسؤولین و مأمورین کشور را کنترل کند، و بر امور جاری جامعه و امت تسلط و آگاهی داشته باشد.
جواب: پاسخ اشکال این است که این مسأله که دستگاه اطلاعات بخشی از دولت و قوه مجریه باشد، مانع این نیست که امام مسلمین بالمباشره و یا به واسطه و از طریق مسؤول مربوطه نتواند اوضاع و امور را کنترل کند، تازه امام مضافا بر این میتواند دستور بدهد شعبه خاصی برای کنترل همه این جریانات و بخشها به وجود بیاید و زیر نظر مستقیم او فعال باشد. اما آنچه که احتمال دوم را تأیید میکند [یعنی این مطلب را که در دستگاه اطلاعات بخشی از قوه قضائیه باشد]، این است که: مسأله اطلاعات تماس بسیار نزدیکی با مسائل قضائی دارد، به گونه ای که گویا میتوان گفت اطلاعات یکی از ضابطین دستگاه قضائی است. برای اینکه متهمین و متخلفین و افراد مجرمی که در هر یک از شعبه های اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته باشند، بالاخره در نهایت کارشان به دستگاه قضائی میافتد. چنانکه اطلاعات بدون اجازه دستگاه قضائی مجاز به دستگیری، بازداشت و بازجویی افراد و متهمین نمی باشد، لذا باید اطلاعات زیر نظر دستگاه قضائی باشد. مؤید احتمال و وجه سوم [یعنی زیر نظر مستقیم امام بودن اطلاعات ] نیز این است که گفته شود: یکی از مهمترین بخشهای اطلاعات در اسلام همان مراقبت بر اعمال کادرهای قوه مجریه و قوه قضائیه توسط شخص امام است. امام مسلمین باید مراقب اعمال و رفتار همه اعضاء دولت، از وزرا گرفته تا مأمورین جزء باشد؛ لذا مراقبین و جاسوسان امام برای کنترل قوه مجریه باید کسانی بجز خود آنها، و بلکه از نظر مسؤولیت بالاتر از آنها باشند، چون احتمال هست که قوه مجریه و مدیران کشور اغلب از لو رفتن و افشا شدن خطاها و انحرافاتشان در نزد امام