صفحه ۳۹۳

اصلی ترین مسؤول جامعه اسلامی همان رهبر و امام مسلمین است و دولت و دیگر دستگاهها و قوای کشور ابزار کار و عامل او هستند، بنابراین دستگاه اطلاعات نباید در اختیار قوه مجریه باشد، بلکه باید در اختیار خود امام باشد تا از این طریق او عاملین خود یعنی اعضاء دولت و همه گردانندگان، مسؤولین و مأمورین کشور را کنترل کند، و بر امور جاری جامعه و امت تسلط و آگاهی داشته باشد.

جواب: پاسخ اشکال این است که این مسأله که دستگاه اطلاعات بخشی از دولت و قوه مجریه باشد، مانع این نیست که امام مسلمین بالمباشره و یا به واسطه و از طریق مسؤول مربوطه نتواند اوضاع و امور را کنترل کند، تازه امام مضافا بر این می‎تواند دستور بدهد شعبه خاصی برای کنترل همه این جریانات و بخشها به وجود بیاید و زیر نظر مستقیم او فعال باشد. اما آنچه که احتمال دوم را تأیید می‎کند [یعنی این مطلب را که در دستگاه اطلاعات بخشی از قوه قضائیه باشد]، این است که: مسأله اطلاعات تماس بسیار نزدیکی با مسائل قضائی دارد، به گونه ای که گویا می‎توان گفت اطلاعات یکی از ضابطین دستگاه قضائی است. برای اینکه متهمین و متخلفین و افراد مجرمی که در هر یک از شعبه های اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته باشند، بالاخره در نهایت کارشان به دستگاه قضائی می‎افتد. چنانکه اطلاعات بدون اجازه دستگاه قضائی مجاز به دستگیری، بازداشت و بازجویی افراد و متهمین نمی باشد، لذا باید اطلاعات زیر نظر دستگاه قضائی باشد. مؤید احتمال و وجه سوم [یعنی زیر نظر مستقیم امام بودن اطلاعات ] نیز این است که گفته شود: یکی از مهمترین بخشهای اطلاعات در اسلام همان مراقبت بر اعمال کادرهای قوه مجریه و قوه قضائیه توسط شخص امام است. امام مسلمین باید مراقب اعمال و رفتار همه اعضاء دولت، از وزرا گرفته تا مأمورین جزء باشد؛ لذا مراقبین و جاسوسان امام برای کنترل قوه مجریه باید کسانی بجز خود آنها، و بلکه از نظر مسؤولیت بالاتر از آنها باشند، چون احتمال هست که قوه مجریه و مدیران کشور اغلب از لو رفتن و افشا شدن خطاها و انحرافاتشان در نزد امام

ناوبری کتاب