صفحه ۳۹۲

موکلین خود آگاهی دارند، ائمه جمعه و جماعت، گویندگان و وعاظ، اساتید، محصلین، رانندگان و برخی از کسبه، رؤسای قبایل و عشایر و امثال اینها. [البته منظور این است که از نمایندگان و ائمه جمعه و جماعات به عنوان عریف و نقیب استفاده شود که واسطه میان مردم و دولت باشند و نه خبرچین.]

و اولی و قریب به صواب این است که در چنین مسائلی از وجود افراد داوطلب و متطوعی که بدون درخواست مزد و اجرت، و صرفا در اثر احساس وظیفه و تکلیف برای اطلاعات ممکن است خبر جمع کنند استفاده شود تا صرفه جویی در بیت المال شود؛ و راه آن نیز این است که حکومت خادم واقعی مردم باشد، و همیشه مردم را از خود راضی نگه دارد، تا آنان نیز همیشه دولت را از آن خود دانسته و در جمع آوری اخبار و اطلاعات برای او بکوشند.

هفتم:

موضوع دیگری که در اینجا شایسته بحث می‎باشد، این است که آیا جایگاه دستگاه اطلاعات در درون حکومت اسلامی کجاست ؟ و این دستگاه مهم زیر نظر کدام یک از نیروها و قوای کشور باید فعالیت کند؟ آیا باید جزئی از قوه اجرائیه و زیر نظر رئیس آن باشد؟ یا جزء قوه قضائیه ؟ و یا زیر نظر مستقیم شخص امام و زمامدار مسلمین ؟ در اینجا وجوه و احتمالات مختلفی در کار است.

ممکن است در تأیید و تقویت احتمال اول، یعنی جزء دستگاه و قوه مجریه بودن آن استدلال شود به این صورت که گفته شود: اداره کشور بر عهده رئیس قوه مجریه است که با همکاری وزرای خود آن را انجام می‎دهند، و وزارتخانه های مختلف هر کدام احتیاج به نیروهای اطلاعاتی دارند که دشمنان داخلی و خارجی را مراقبت نمایند و در موردشان اخبار جمع کنند؛ و همین طور راجع به اینکه مردم از کارمندان و مأمورین دولت راضی هستند یا نه، اطلاعات جمع کرده و دولت را در جریان امور قرار بدهند.

اشکال: ممکن است به این مطلب اشکال وارد کرده و بگویند: بزرگترین و

ناوبری کتاب