مردم بپرهیزد و در خواری آنان نکوشد. به ویژه درباره افراد و شخصیتهای محترم و خوش سابقه و سرشناس، با وقار و متانت و ادب برخورد کند؛ و درباره همه افراد و اعضاء جامعه و کسانی که سر و کارشان با آن شخص میباشد خالی از حقد و کینه و حسد و رشک باشد.
دوم:
[مطلب قابل ذکر و لازم دیگر اینکه: اطلاعات معمولا با قشرهای گوناگونی از مردم سر و کار دارد که در میان آنان از دشمنان سرسخت نظام، دشمنان خارجی، منافق و غیره گرفته تا افراد باشخصیت ولی متهمی که جرمش ثابت نشده وجود دارند، و نیز طبق تقسیمی که ما کردیم چهار شعبه میشود که یکی از شعبه ها وظیفه مراقبت بر مردم، و شعبه دیگر وظیفه اش مراقبت بر مسؤولین و کارمندان دولت است که اغلب افراد باشخصیت و محترم بوده و به معنای مصطلح تبهکار نیستند؛ لذا] سنخ مراقبت و تجسس در مورد کفار و دشمنان اسلام و منافقین و معاندین نظام اسلامی، باید از سنخ مراقبت و تجسس در مورد مردم، کارمندان دولتی و مسؤولین کشور جدا باشد. در شعبه اول به لحاظ اینکه افراد دشمن اسلام هستند طبق معمول سختگیری وجود دارد و با آنان با سوءظن برخورد میشود، در حالی که این مراقبت و تجسس در مورد عموم مردم کشور و یا مسؤولین و کارمندان دولتی به هیچ وجه مناسبت ندارد، بلکه باید نوعی لطف و مهربانی و گذشت در این زمینه وجود داشته باشد.
از آنجا که اجتماع دو خصلت متضاد سوءظن و سختگیری با مهربانی و گذشت در یک شخص غیرممکن میباشد، و افراد معمولا دارای مزاج ویژه ای هستند که متناسب با یک کار ویژه میباشد، تازه اگر چنین شخص جامعی هم پیدا شود بسیار نادر است، روی این اصل ترجیح دارد بلکه لزوما متعین است که در اطلاعات حکومت اسلامی، شعبه های مختلف از همدیگر مجزا شوند، و هر شعبه ای مسؤول خاص خود را داشته باشد، و همه مسؤولیتهای اطلاعاتی به یک شخص