6- در لسان العرب نیز راجع به دو کلمه نقیب و عریف چنین گفته است:
7- باز در آن کتاب آمده است:
[تا اینجا علاوه بر این که سابقه تاریخی منصب نقابت و عرافت در اسلام و در میان مسلمین، از زمان خود رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) تا دوران خلفا و سلاطین بعدی روشن گردید و اصل مشروعیت آن آشکار شد، معنای لغوی آن نیز با استناد به منابع قدیمی و اصلی کاملا واضح گردید. لکن هنوز یک ابهامی در کار است که باید برطرف شود، و آن اینکه ]
چنانکه ملاحظه فرمودید ظاهر کلمات اهل لغت این است که "نقیب" و "عریف" هر دو دارای یک معنا، و یا اینکه نزدیک به یک معنا هستند. و منظور از نقیب و عریف کسی است که رابط میان قبیله و جماعتی از مردم و حکومتها و امام مسلمین بوده است و امام و حکام مسلمین از طریق او چگونگی مشکلات و وضع مردم را میفهمیده اند. و متعارف بر این بوده که نقیب و عریف از میان اعضای هر قبیله برای خود آن قبیله برگزیده میشده است، چون که او نسبت به اوضاع و احوال قبیله و افراد آن آگاهتر از افرد بیگانه و خارج از قبیله بوده است.
و نیز [بر اساس آنچه که گفته شد] این دو واژه اختصاص به امور نظامی و جنگی ندارند [که مثلا فقط یک دسته از نظامیان را "عریف" بنامند] بلکه عمومیت دارد، و