صفحه ۳۷۱

البته چنانکه قبلا نیز گفتیم باید توجه داشت که این چند حدیث به نامشروع بودن اصل چنین مناصبی دلالت ندارد، بلکه در مقام انتباه هستند که پذیرش چنین مسؤولیتهائی کار هر کسی نیست و بسیار خطیر است، و نیز اغلب کسانی که در چارچوب حکومتهای جائر متصدی این قبیل مناصب از جمله عرافت می‎گردند، دچار آلودگی و لغزش و انحراف می‎شوند. ولکن از مجموع آنها سابقه تاریخی شغل و منصب عرافت و رواج آن در میان مسلمین نیز مستفاد می‎شود.

17- ابن ابی الحدید از نصر بن مزاحم روایت می‎کند که:

"علی (ع) دستور داد خانه شخصی به نام حنظله را [که خیانت کرده و به دربار معاویه طاغی در شام پناهنده شده بود] تخریب کنند، بکر بن تمیم و شبث بن ربعی که عریف قبیله او بودند، این کار را انجام دادند."شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید. ج 177/3

علت صدور این فرمان آن بود که "حنظله" با بیست و سه تن از مردان طایفه خویش فرار کرده و به معاویه پیوسته بودند.

18- در تراتیب الاداریه گفته است:

"صاحب کتاب الاصابه در آن کتاب زندگینامه جندب بن نعمان ازدی را آورده و از کتاب ابن عساکر نقل کرده است که:

ابوعزیز [یعنی جندب بن نعمان ] بر پیامبراسلام (ص) وارد شد و اسلام آورد، و اسلام او نیز خوب گردید، سپس پیامبر(ص) او را در میان قوم خودش عریف قرار داد.

و در همان کتاب ضمن زندگینامه رافع بن خدیج انصاری گفته است که او در مدینه عریف قوم خود بود."تراتیب الاداریه ج ‏236/1.

در این زمینه اینها آن مقدار از روایاتی است که ما بدانها دست یافتیم و شاید

ناوبری کتاب