صفحه ۳۶۵

ان العرافة حق، و لابد للناس من العرفاء، و لکن العرفاء فی النار.سنن أبی داود ج ‏119/2(باب العرافة)

یعنی خود شغل عرافت حق است، ولکن عریفها جایگاهشان در آتش است."

توضیح : از این حدیث چنین استفاده می‎شود که عریف آب و آبشخور (منهل) بودن نیز یکی از مناصبی بوده که از طرف حکومت به افراد معینی واگذار می‎گردیده است. و نیز حدیث صراحت کامل دارد بر اینکه اصل مسأله عرافت در اسلام حق است. بنابراین قسمت پایانی حدیث یعنی جمله "ان العرفاء فی النار" حمل می‎شود بر اینکه اکثر "عریفان" معمولا حق و عدالت را رعایت نمی کنند، و این حرفه حرفه ای است که برای متصدی آن احتمال لغزش و انحراف بسیار زیاد است.

4- بخاری در صحیح خود (کتاب العتق) به سند خود از شخصی به نام "عروه" نقل کرده که عروه گفت: "مروان" و "مسور بن مخرمة" به من خبر دادند:

هنگامی که در غزوه هوازن مسلمانان غنائم و اسیرانی از هوازنی ها را به دست آوردند، هیأتی به نمایندگی قبیله هوازن نزد آن حضرت آمده و درخواست نمودند که اسیران آنان را آزاد نمایند و اموال به غنیمت گرفته شده را پس بدهند. رسول خدا(ص) جواب داد:

"من خودم تنها نیستم، این جمعیتی که همراه من هستند و شما آنها را می‎بینید نیز حق دارند. و... سپس پیامبر(ص) در میان مردم ایستاده و خدا را حمد و ثنا گفت، و فرمود:

...درخواست هوازنی ها این است که اسرا و اموالشان مسترد شود، بنابراین هر کس از شما دوست دارد که این کار را با طیب نفس انجام دهد، مجاز می‎باشد که انجام بدهد.

مردم به طور دسته جمعی پاسخ دادند: این کار را با طیب نفس پذیرفتیم. پیامبر(ص) فرمود: برای من معلوم نگردید که کدام یک از شماها به این کار اذن داد و

ناوبری کتاب