یعنی خود شغل عرافت حق است، ولکن عریفها جایگاهشان در آتش است."
توضیح : از این حدیث چنین استفاده میشود که عریف آب و آبشخور (منهل) بودن نیز یکی از مناصبی بوده که از طرف حکومت به افراد معینی واگذار میگردیده است. و نیز حدیث صراحت کامل دارد بر اینکه اصل مسأله عرافت در اسلام حق است. بنابراین قسمت پایانی حدیث یعنی جمله "ان العرفاء فی النار" حمل میشود بر اینکه اکثر "عریفان" معمولا حق و عدالت را رعایت نمی کنند، و این حرفه حرفه ای است که برای متصدی آن احتمال لغزش و انحراف بسیار زیاد است.
4- بخاری در صحیح خود (کتاب العتق) به سند خود از شخصی به نام "عروه" نقل کرده که عروه گفت: "مروان" و "مسور بن مخرمة" به من خبر دادند:
هنگامی که در غزوه هوازن مسلمانان غنائم و اسیرانی از هوازنی ها را به دست آوردند، هیأتی به نمایندگی قبیله هوازن نزد آن حضرت آمده و درخواست نمودند که اسیران آنان را آزاد نمایند و اموال به غنیمت گرفته شده را پس بدهند. رسول خدا(ص) جواب داد:
...درخواست هوازنی ها این است که اسرا و اموالشان مسترد شود، بنابراین هر کس از شما دوست دارد که این کار را با طیب نفس انجام دهد، مجاز میباشد که انجام بدهد.
مردم به طور دسته جمعی پاسخ دادند: این کار را با طیب نفس پذیرفتیم. پیامبر(ص) فرمود: برای من معلوم نگردید که کدام یک از شماها به این کار اذن داد و