و حکومت وارد شده است [که منظور نکوهش سلاطین و امرای جور است و نه اصل امارت و حکومت ] در این قبیل روایات نیز منظور نکوهش کسانی است که از جانب حکومتهای جور و زمامدار ناحق برای شناسایی افراد مؤمن و صالح استخدام میشده اند؛ و این حقیقتی است که از مطالعه و بررسی اخبار و روایات گوناگون به دست میآید. وگرنه شخص رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) در حکومت و مشی سیاسی خویش این گونه بوده اند که در مقام اداره امور امت از روش "نقابت" و "عرافت" استفاده میکرده اند. و این موضوع از اخبار و روایاتی که هم اکنون نقل خواهیم کرد آشکار میشود. [این اخبار درواقع هم سابقه تاریخی عرافت و نقابت در اسلام و هم مشروعیت آن را میرسانند]:
[سابقه تاریخی و مشروعیت نقابت و عرافت در اسلام:]
1- در سیره ابن هشام روایت شده: پیامبراسلام در "عقبه دوم""عقبه" نام محلی است که در میان شهر مکه و منی واقع شده و اکنون مسجدی به همین نام در آنجا وجود دارد. در سال دوازدهم بعثت، رسول خدا(ص) در آنجا با دوازده نفر از اهالی یثرب (مدینه) پیمان بیعت بستند. در سال بعد یعنی سال سیزدهم بعثت نیز در همان محل (عقبه) هفتاد و سه تن از مسلمانان یثرب (مدینه) بعد از انجام مراسم حج و به طور پنهانی در وسط شب با رسول خدا(ص) بیعت کرده و پیمان بستند که مانند زن و فرزندشان از پیامبراسلام دفاع کنند. از این میان هفتاد و یک نفر مرد و دو نفرشان زن بودند. اولی را "پیمان عقبه اول" و دومی را نیز "پیمان عقبه دوم" مینامند. (مقرر) وقتی دسته ای از مردم مدینه با آن حضرت بیعت کردند، خطاب به آنان فرمود:
شماها بر آنچه که قومتان هستند کفیل هستید، همان گونه که حواریین برای عیسی