صفحه ۳۵۸

ممکن است کسی اشکال کند و بگوید: تفتیش عقاید که در اسلام جایز نیست و عقیده آزاد است، پس چگونه امام زین العابدین (ع) آن زن را به خاطر داشتن یک عقیده خاص مورد بازکاوی و تجسس قرار داد و سپس به همین دلیل نیز طلاقش داده و از خانه خود بیرونش کرده است ؟

جواب این است که: مطالعه تاریخ آن زمان به ما نشان می‎دهد خارجیگری صرفا یک اندیشه و عقیده مذهبی نبوده است، بلکه یک تشکیلات محکم سیاسی نظامی [و تروریستی ] بوده که به طور معمول فعالیت مخفی داشته است، و خطرات بسیار داشته اند [چنانکه امیرالمؤمنین (ع) و بسیاری دیگر را آنان ترور کردند؛ لذا نفوذ یک زن از خوارج در اندرون خانه رهبر شیعیان حضرت علی بن الحسین (ع) می‎تواند در آن شرایط خطرناک باشد] احتمالا آن زن نیز از نفوذیهای خوارج بوده باشد. [بنابراین هرگز آن زمان خارجی بودن صرف یک اندیشه و عقیده نبوده است، بلکه مسأله تروریسم و مسائل تشکیلاتی خطرناک دیگر پشت سر آن قرار داشته است، و حضرت نیز به سخن آن مرد اعتنا نکرد و برای حصول اطمینان شخصا به تجسس و تحقیق پرداخت. روی این اصل هرجا مسأله نفاق و تروریسم داخلی در کار باشد، مراقبت و تجسس درباره آنان جایز است، چنانکه حضرت زین العابدین (ع) کرد.]

مقصود از واژه "مریب" نیز که از امیرالمؤمنین (ع) در نامه های خود به برخی از کارگزارانش دستور داده است بر آنان [مریبها] سختگیری شود، شاید همین افراد منافق و یا مشکوک و متهم به نفاق باشند. بدیهی است که یکی از اسباب سختگیری همانا کنترل تحرکات و مراقبت بر کارهای آنان است. روی این مبنا روایات ذیل نیز بر چنین حکمی دلالت دارند:

4- حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نامه خود به حذیفة بن یمان که فرماندار شهر مدائن بود چنین نوشته است:

"ای مردم مدائن ! حذیفة بن یمان را والی شهر و مسؤول اداره امور شما قرار دادم، او از جمله کسانی است که هدایتش مورد خرسندی من است، و امید نیکی و صلاح او را

ناوبری کتاب