صفحه ۳۴۴

جنگ احزاب از جمله جاسوسان پیامبراسلام بود.همان مدرک، همان صفحه.

25- در همان منبع در ذیل شرح حال "خبیب بن عدی انصاری" از صحیح بخاری نقل کرده است: رسول خدا(ص) ده گروه را به عنوان جاسوس و خبرچین فرستاد و "عاصم بن ثابت" را مسؤول همه آنان قرار داد. سپس در همانجا از "تخریج ابن ابی شیبه" نقل نموده است که پیامبر او را به تنهایی برای تجسس به سوی قریش فرستاد.همان مدرک، همان صفحه.

26- باز در همان کتاب به نقل از الاصابة ضمن شرح حال "انس بن ابی مرثل غنوی" به نقل از ابن سعد نوشته است که این شخص جاسوس پیامبر(ص) در اوطاس بود.همان مدرک 363/ استاد در جلسه درسشان یک روایت دیگر را نیز برای شاگردان خود خواندند، لکن آن را در متن چاپی کتاب نیاورده اند. و آن روایت این است: "در تراتیب الاداریه ج ‏361/1 به نقل از کتاب الاستیعاب آورده است که: حضرت رسول (ص) پیش از آنکه از مدینه به سوی "بدر" بیرون رود "طلحة بن عبیدالله" با "سعد بن زید" را به اطراف جاده شام فرستاد تا راجع به کاروان قریش تحقیق و تجسس نمایند؛ لذا آن دو نفر نتوانستند در جنگ بدر شرکت کنند. با این حال پیامبراسلام (ص) سهم آنان را از غنائم جنگ بدر همچون مجاهدانی که به طور مستقیم در آن جنگ شرکت جسته و جنگیده بودند پرداخت فرمود." (از افاضات معظم له در جلسه 272 درس فقه) این موارد که نقل گردید آن مقدار روایتهایی است که درباره "عیون" و خبرچین های مخفی و نیز پیشقراولان و جواسیس جنگی در غزوه ها و سریه های اسلامی در یک فرصت شتاب آلود، بدانها دسترسی پیدا کردم. و شاید اگر کسی جستجوی افزونتری کند، نمونه های بیشتری را به دست آورد.ممکن است کسی بگوید سند این روایتها طبق موازین ما معتبر نیست؛ لکن باید توجه داشته باشیم که این روایتها یکی دو تا نیستند، بلکه بسیار متعدد و فراوان بوده و اصطلاحا "تواتر اجمالی" دارند. اگر کسی تواتر و صحت اجمالی این قبیل روایتها را نپذیرد، در آن صورت نمی تواند مجموع تاریخ اسلام را بپذیرد، چون که همه روایات و اخبار متعلق به تاریخ اسلام همین گونه هستند. علاوه بر این منابع فقه ما عبارتند از: قرآن و سنت، و سنت نیز دربرگیرنده سیره و اعمال معصوم، سخن و اقوال معصوم، تقریر و امضای معصوم است. لکن متأسفانه از این سه شاخه اصلی سنت ما فقط "اقوال" معصوم را مبنای استدلالهای فقهی قرار داده ایم و سیره و تقریر معصوم فراموش شده است، و عملا در مباحت فقهی متروک گردیده است، و این درست نیست. و این قبیل استدلالهایی که ما داریم در واقع استدلال به سیره و تقریر معصوم در مباحث فقهی و احکام است. (از افاضات معظم له در جلسه 271 درس فقه)

ناوبری کتاب