صفحه ۳۱۴

حنیف" چنین نوشته است:

"ای فرزند حنیف ! به من گزارش رسیده است که یکی از جوانان اهل بصره ترا به مهمانی عروسی [جشن عروسی ] دعوت کرده و تو نیز بدون تأمل و شتابان بدانجا رفته ای، و در آنجا خورشهای رنگارنگ برایت خواسته و کاسه های بزرگ خوراک به سویت آورده می‎شده است !

من گمان نداشتم تو دعوت آن مهمانی را بپذیری که در آنجا ثروتمندان و اغنیا را راه می‎دهند و فقرا را می‎رانند و...""اما بعد، یابن حنیف ! فقد بلغنی أن رجلا من فتیة اهل البصرة دعاک الی مأدبة فاسرعت الیها، تستطاب لک الالوان و تنقل الیک الجفان، و ما ظننت أنک تجیب الی طعام قوم عائلهم مجفو و غنیهم مدعو." (نهج البلاغه فیض الاسلام 965/، عبده ‏78/3، لح 416/، نامه 45)

2- باز آن حضرت در نامه چهلم نهج البلاغه، که بنابر آنچه که گفته شده آن را برای فرماندار خود "ابن عباس" نوشته است می‎فرماید:

"درباره تو خبری به من رسیده است که اگر صحت داشته باشد و به راستی تو آن کار را انجام داده باشی، در آن صورت پروردگارت را به خشم آورده و امامت را نافرمانی کرده و در امانت خیانت نموده ای !

به من گزارش رسیده است که تو [دست به اختلاس زده و] زمین را لخت ساخته، و آنچه را که زیر پایت بوده برگرفته، و آنچه در دست داشته خورده ای؛ پس حسابت را برای من بفرست...""أما بعد، فقد بلغنی عنک أمر، ان کنت فعلته فقد أسخطت ربک و عصیت امامک و أخزیت أمانتک . بلغنی أنک جردت الارض فأخذت ما تحت قدمیک و آکلت ما تحت یدیک، فارفع الی حسابک . (نهج البلاغه، فیض الاسلام 955/، عبده ‏7/3، لح 412/، نامه 40)

3- در نامه دیگری که امیرالمؤمنین (ع) آن را خطاب به "مصقلة بن هبیرة" فرماندار شهر "اردشیر خره" [فیروزآباد کنونی ] نوشته است چنین می‎فرماید:

"درباره تو خبری به من رسیده است که اگر صحت داشته باشد و به راستی تو آن کار را انجام داده باشی، در آن صورت پرودگارت را به خشم آورده و امامت را نافرمانی کرده ای. آن خبر این است که تو فئ و مال مسلمین را که آن را در سایه جهاد و با

ناوبری کتاب