خائنین را واجب گردانیده است؛ چنانکه دستور داده خائنین باید در جامعه خوار و ذلیل و انگشت نما باشند، تا از این طریق دیگران نیز درس عبرت بگیرند و اندیشه خیانت در سر نپرورانند.
این شیوه اداره کشور است که پایه های حکومت و دولت را استوار میگرداند، و موجب میشود که مردم مجذوب دولت گشته و از کیان آن دفاع کنند. نه آنچه که گاهی ساده لوحانه گمان میشود که در مورد خیانتها و تقصیرات مسؤولین و کارگزاران دولت باید با اغماض و چشم پوشی رفتار شود، با تمسک به این پندار که تنبیه و مجازات آنان موجب تضعیف دولت میگردد، [در حالی که برعکس تنبیه این قبیل اشخاص موجب تقویت نظام و دولت میشود.]
3- در کتاب "تحف العقول" [که تاریخ تألیف آن قبل از نهج البلاغه میباشد] در نامه مالک اشتر یک مطلب اضافه نیز وجود دارد که در نسخه نهج البلاغه وجود ندارد. شاید علت آن اختلاف نسخه ها باشد، یعنی آن نسخه ای از نامه که در اختیار سیدرضی بوده این قسمت را نداشته است، و یا اینکه سید رضی آن را تلخیص کرده است. به هر حال نامه حضرت امیر به مالک اشتر را صاحب تحف العقول با اضافاتی روایت کرده است. و نیز صاحب کتاب "دعائم الاسلام" نسبت به روایت سیدرضی در نهج البلاغه اضافاتی دارد، که البته شیوه او روایت "نقل به معنی" است.
در هر صورت در نامه حضرت به مالک اشتر، طبق روایت تحف العقول آمده است که مالک موظف است علاوه بر مأمورین و کارگزاران کشوری، برای نظامیان و مأمورین لشکری نیز عیون و بازرسان مخفی بگمارد، تا خادم و خائن از همدیگر باز شناخته شوند و مورد تشویق و یا تنبیه قرار بگیرند. حضرت مینویسد: