صفحه ۲۹۷

که کاملا از عیوب و لغزشها و انحراف به دور باشد بسیار کم است. لذا آن شاعر عرب گفته است:

"فمن ذالذی ترضی سجایاه کلها،

کفی المرء نبلا أن تعد معایبه."

یعنی: کو آن آدمی که همه صفات و کارهایش پسندیده و خوب باشد؟ در اعتدال آدمی همان بس که معایب او اندک و معدود باشد.

البته کسانی را که متظاهر به گناه کردن هستند و یا بر انجام آن ادامه و اصرار می‎ورزند و هر روزشان از روز قبل بدتر می‎شود، باید مورد مؤاخذه و مجازات قرار داد. همچنین تمام کسانی که بزهکاری آنها در نزد قاضی به ثبوت رسیده باشد، بایسته و شایسته کیفررسانی می‎باشند. مگر آنکه جرمشان اندک باشد و قاضی عفو و اغماض را مصلحت بداند. و این مطالب کاملا شایسته تدبر و دقت نظر هستند.

صاحب کتاب "کنز العمال" [داستان تاریخی جالبی را از شخصی به نام ثور کندی نقل کرده است که با توجه به تناسبی که با بحث ما دارد در اینجا می‎آوریم ] ثور کندی می‎گوید:

"عمر بن خطاب به هنگام زمامداری خود در یکی از شبها برای آگاهی از اوضاع شهر مدینه شبگردی می‎کرد. از خانه ای صدای آوازه خوانی و تغنی شنید. بدون اطلاع صاحب خانه از دیوار آن بالا رفته و خطاب به صاحب خانه گفت:

ای دشمن خدا! آیا گناه می‎کنی و گمان داری که خدا گناه تو را از دیگران پنهان می‎دارد؟

صاحب خانه گفت: یا امیرالمؤمنین ! بر من شتاب مکن، اگر من یک گناه انجام داده ام شما سه گناه انجام داده ای: اول این که: خداوند فرموده است: "تجسس نکنید - لا تجسسوا" سوره حجرات (49)12/ و شما تجسس کرده ای.

ناوبری کتاب