صفحه ۲۶۱

استناد عمل قتل به قاتل مباشر اقوی از استناد آن به دیگری است. در این صورت روایت معتبر سکونی را نیز باید به "اغلب موارد" حمل کنیم، چنانکه ظاهر چنین است. این مسأله شایسته دقت و تدبر فراوان است.

هفتم - کسی که قاتل را از چنگ اولیاء مقتول فراری دهد:

اساتید و مشایخ سه گانه [کلینی، طوسی و صدوق ] با سند صحیح خود از حریز از امام صادق (ع) روایت کرده اند که او گفت:

"من از آن حضرت پرسیدم درباره مردی که مرد دیگری را به عمد کشته و او را برای قضاوت نزد والی آورده اند و والی نیز [حکم به قصاص و قتل او داده ] و او را به چنگ اولیاء مقتول سپرده است تا او را بکشند، در این میان دسته ای قاتل را از چنگ آنان رها ساخته و فراری می‎دهند [آیا در این مورد چه باید کرد؟] آن حضرت فرمود:

"من چنین می‎بینم که باید فراری دهندگان را زندانی کنند (طبق نقل من لا یحضره الفقیه: تا ابد زندانی کنند)، تا آنان قاتل را بیاورند و تحویل بدهند."

پرسیده شد اگر در ایامی که آنان در زندانند قاتل فراری بمیرد چه باید کرد؟ حضرت جواب داد:

"اگر بمیرد آن دسته فراری دهنده باید جمیعا دیه و خونبهای او را به اولیاء مقتول بدهند."عن حریز عن ابی عبدالله (ع) قال: سألته عن الرجل قتل رجلا عمدا، فرفع الی الوالی، فدفعه الوالی الی اولیاء المقتول لیقتلوه، فوثب علیه قوم فخلصوا القاتل من ایدی الاولیاء؟ قال: اری أن یحبس الذین خلصوا القاتل من ایدی الاولیاء (ابدا- الفقیه) حتی یأتوا بالقاتل. قیل: فان مات القاتل و هم فی السجن ؟ قال: ان مات فعلیهم الدیة، یؤدونها جمیعا الی اولیاء المقتول. وسائل ج ‏34/19، باب 16 از ابواب قصاص نفس، حدیث 1؛ وج ‏160/13، باب 15 از کتاب ضمان، حدیث 1

شیخ طوسی در مبحث "کفالات" از کتاب "نهایه" گفته است:

"هر کس که آدم کشی را از دست اولیاء مقتول با توسل به زور فراری دهد، خونبهای

ناوبری کتاب