[در مقام جمع بندی این روایات و اقوال، به ویژه اصحاب خود ما، باید گفت:] روایت صحیحه زراره با سند صدوق مختص به آنجایی است که مأمور "آزاد" باشد، و طبق نقل شیخ کلینی و شیخ طوسی هر چند که مطلق است و قید آزاد بودن ندارد، ولکن روایت معتبر سکونی در این خصوص وارد شده و حتی حاکم بر این روایت است، بنابراین [در مقام فتوا دادن ] به روایت سکونی عمل میکنیم. روایتی هم که از سخن بیهقی نقل کردیم مؤید آن است، بلکه میتوان گفت: روایت موثقه اسحاق بن عمار نیز مؤید آن است که از امام صادق (ع) روایت نموده: درباره مردی که غلام خود را فرمان داده تا شخص دیگری را بکشد و او نیز کشته است [ آیا آنان را چگونه باید مجازات کرد؟] آن حضرت فرمود: "مولای او را میکشند (یقتل السید به)."وسائل ج 33/19، باب 14 از ابواب قصاص نفس، حدیث 1
البته اعتبار عقلانی نیز این را تأیید میکند. چون اغلب این طور است که غلامان مسخر اراده و فرمان مولای خود هستند و توجهی به این ندارند که در برابر فرمان خالق و خدا نباید از فرمان مخلوق او [یعنی مولای خودشان ] اطاعت نمایند. البته میتوان گفت: اگر غلام، آگاه و متوجه به این مسأله باشد و با این حال از مولای خود [در کشتن آن شخص ] فرمان ببرد، قصاص متوجه اوست. چون در این صورت