صفحه ۲۶

2- باز هم راغب گفته است:

"ألحبس: مانع شدن از آمد و شد، چنانکه خداوند متعال فرموده: "تحبسونهما من بعد الصلاة ..." یعنی بعد از نماز از آمد و شد آن دو نفر وصی و شاهد مانع شوید تا سوگند یاد کنند که... و نیز حبس به معنای محلی که آب را در خود نگه می‎دارد، یعنی آب انبار هم گفته شده است."مفردات / 104؛ آیه نیز از سوره مائده (5)، شماره 106 می‎باشد. این آیه شریفه درباره دو نفر نصرانی به نامهای "ابن بندی" و "ابن ابی ماریه" نازل شده است. آنان همسفر شخصی به نام "تمیم داری" مسلمان بودند که تمیم در راه درگذشت و اموال خود را برای انتقال به ورثه به آن دو نفر سپرد، آنان برخی از اشیاء قیمتی را برداشته و بقیه را به ورثه تمیم داری رساندند، میان ورثه تمیم داری و آن دو نفر اختلاف شد، برای قضاوت پیش رسول خدا(ص) رفتند که این آیه شریفه نازل شد. (ر.ک . ترجمه المیزان ج ‏338/6) لکن طبق نقل شیخ طوسی (ره) "ابن ابی ماریه" مسلمان بود و مرد، تمیم داری و برادرش عدی داری نصرانی مورد شأن نزول آیه هستند. (ر.ک . التبیان ج ‏42/4، چاپ بیروت) (مقرر)

3- در کتاب صحاح اللغة گفته است:

"سجن با کسره سین: زندان، ألسجن با فتحه سین: مصدر و به معنای زندانی کردن می‎باشد. "سجنه" نیز به معنای "حبسه" است، یعنی او را بازداشت کرد."صحاح اللغة ج 2133/5

4- باز هم در صحاح یاد شده چنین آمده است:

"حبس: ضد تخلیه و گشودگی است. "حبس" و "احتباس" هر دو به یک معنی هستند، و "احتبس" به معنی خود را حبس نمود، این واژه هم متعدی استعمال می‎شود و هم غیر متعدی. "تحبس علی کذا" یعنی خود را به آن امر مقید و پایبند ساخت."صحاح اللغة ج 915/3

5- در کتاب قاموس آمده:

"سجنه: او را حبس کرد، سجن الهم: اندوه خود را پنهان نمود. سجن با کسره سین: محبس و زندان، صاحب و مسؤول آن را نیز سجان - زندانبان - گویند، چنانچه سجین [بر وزن جنین ] شخص زندانی را گویند."القاموس 824/

ناوبری کتاب