صفحه ۲۴۵

ابن قدامه بر سخن خرقی افزوده است:

"در وجوب قتل و اعدام فرقی میان زن و مرد نیست. این مطلب از ابوبکر و علی (ع) روایت شده است، و حسن [بصری ]، زهری و نخعی و مکحول، حماد، مالک، لیث، اوزاعی، شافعی و اسحاق نیز همین را گفته اند.

از علی (ع) و حسن و قتاده نقل شده که زن مرتد را به اسارت و بردگی می‎گیرند، اما نمی کشند، برای اینکه ابوبکر زنان و فرزندان بنی حنیفه را به بردگی گرفت و زنی از آنان را به علی (ع) بخشید که محمد بن حنفیه از او متولد شد. و این کارها در حضور گروهی از صحابه پیامبر انجام گرفت و هیچ کس بر آن اعتراض نکرد، بنابراین خود این اجماع به شمار می‎آید. ابوحنیفه گفته است: زن مرتد را با زندان و زدن وادار به پذیرش اسلام می‎کنند و او را نمی کشند، چون رسول خدا(ص) فرموده است: "زن را نکشید." و نیز به دلیل اینکه زن در حالت کفر اصلی مانند کودکان است و کشته نمی شود، پس به دلیل کفر عارض (ارتداد) نیز نباید کشته شود.

اما دلیل ما [ابن قدامه و یارانش ] بر فتوای خود سخن پیامبر(ص) است که فرمود: "هر کس دین خود را عوض کند او را بکشید" - من بدل دینه فاقتلوه - این حدیث را بخاری و ابوداود روایت کرده اند."المغنی ج ‏74/10

آنچه که از حدیث "دعائم الاسلام" به دست می‎آید این است که زن مرتد در صورتی که توبه کند و مجددا اسلام را بپذیرد باید از زندان آزاد شود. و این مطلب اظهر و اقوی است؛ زیرا دلیلی وجود ندارد که او بعد از اصلاح شدن و اسلام پذیرفتن باز در زندان بماند. این مطلبی است که از ظاهر کتاب خلاف شیخ طوسی نیز استفاده می‎شود. در جواهر نیز در این باره چنین گفته است: "بلی، اگر زن مرتد توبه کند مورد عفو قرار می‎گیرد، چنانکه تعدادی از علمای هم به این مطلب تصریح کرده اند."الجواهر ج ‏612/41

ناوبری کتاب