صفحه ۲۳۳

نکرده اند] دسته دیگری نیز گفته اند که در نوبتهای اول و دوم یک دست و یک پای او را به گونه معکوس می‎برند، و در نوبت سوم دزدی پای دیگر او را نیز می‎برند."

ابن حزم بعد از بیان مطلب یاد شده به دلایل هر یک از صاحبان اقوال اشاره کرده و نظر شخصی خود را نیز چنین تبیین کرده است:

"از آنجا که در قرآن و سنت به بریدن دست دزد تصریح شده و نه به بریدن پای او، بنابراین اصلا جایز نیست که پای او را ببرند. و این چیزی است که الحمد لله [به نظر من ] اشکالی در آن وجود ندارد. روی این مطلب وقتی که یک مرد و یا زن دزدی کند واجب است فقط یک دست او را ببرند؛ اگر برای دومین بار دزدی کرد، دست دیگر او را نیز می‎برند، به دلیل اینکه قرآن و سنت به آن دلالت دارند. و اگر برای سومین بار دزدی کند، او را تعزیر و تنبیه می‎کنند و به اصلاح و تربیتش می‎پردازند، و نیز شر او را از مردم دور نگاه می‎دارند تا آنوقت که اصلاح شود."المحلی ‏354/8، 357 (جزء 11)، مسأله 2283

"ابن قدامه" نیز در کتاب "مغنی" بعد از نقل سخن "خرقی" چنین گفته است:

"دزد اگر [برای سومین بار] دزدی کند او را زندانی می‎کنند، و بعد از آنکه یک دست و یک پای او بریده شود دیگر نباید هیچ عضوی از او بریده شود.

یعنی هرگاه بعد از بریده شدن یک دست و یک پایش برای سومین بار دزدی کند، نمی توان عضوی از اعضای او را برید، بلکه باید او را زندانی کنند؛ علی (ع)، حسن [بصری ]، نخعی، زهری، حماد، ثوری و اصحاب رأی [پیروان ابوحنیفه ] نیز همین سخن را برگزیده اند. از احمد [حنبل ] نقل شده که او گفته است: در نوبت سوم دزدی دست چپ او را می‎برند، و در نوبت چهارم پای راست او را، در نوبت پنجم او را تعزیر و تنبیه کرده و زندانی می‎کنند.

از ابوبکر و عمر نقل شده که: آن دو، دست کسی را که [به خاطر دزدی قبلا] دست و

ناوبری کتاب