آن نیز سرایت میکند، این در صورتی است که آزاد کننده در مال خود جایز التصرف باشد. اگر او در آن غلام شریکی داشته باشد، باید قیمت سهم او را به او بپردازد و این در صورتی است که او توان مالی این کار را داشته باشد. اما اگر آن آزاد کننده قدرت خرید و آزادسازی مابقی سهام را نداشته باشد، خود آن غلام باید کار کند و مابقی را نیز آزاد کند."شرایع ج 111/3 "برده داری" در دنیا شکل و مفهوم بسیار بدی داشته است، حتی تا همین اواخر کشورهای اروپائی و آمریکا میآمدند و از قاره آفریقا به مردم آزاد یورش برده و آنان را میربودند و با کشتی میبردند آن سوی دنیا به عنوان برده از آنان استفاده میکردند، این یعنی برده داری. اما دین مقدس اسلام آن را مشروع نمی داند و محکوم میکند. مسأله غلام و کنیز که در صدر اسلام وجود داشته فقط به اسرای جنگی مشرکین مربوط میشود؛ یعنی مشرکینی که در جنگها اسیر میشدند به عنوان غلام و کنیز در میان خانواده های مسلمان پخش میشدند، تا هم از تجمع دوباره و توطئه و حمله آنان به مرکز اسلام جلوگیری شود و هم تحت تأثیر خانواده های مسلمان که هر یک از آنان دیگر عضوی از آن شده بودند تربیت و تنبه پیدا کنند و مسلمان شوند. دین اسلام در مرحله بعدی، برای آزادی آنان راههای فراوانی را تشریع کرده است که در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست، از جمله آن تسهیلات و راههای آزادی یکی نیز این است که "عتق مسری" است، یعنی هرگاه سهم بسیار کوچکی از یک غلام و کنیزی به هر دلیل آزاد شود و از غلامی و کنیزی بیرون بیاید، این خودبه خود موجب سرایت عتق و آزادی به دیگر قسمت های آن میگردد.(از افاضات معظم له در جلسه 258 درس فقه) و چنانکه گفته شد از نظر اسلام فقط اسرای جنگی مشرک به آن صورت یاد شده غلام و کنیز میشوند؛ لذا اسرای جنگی متظاهر به اسلام را نمی توان مشمول آن حکم قرار داد. چنانکه کفار و مشرکین غیر اسیر جنگی را نمی توان مشمول آن قرار داد. با توجه به این نکته است که میتوان فلسفه تشریع این حکم در مورد اسرای جنگی را به وضوح تشخیص داد و آن را از نظام برده داری متمایز نمود.(مقرر)
دسته بیست و هفتم - دلال فحشائی که محکوم به تبعید شود:
[طبق برخی از روایات منظور از لزوم "نفی کردن" دلال و قواد زندانی کردن اوست و نه تبعیدش، لذا] در کتاب "فقه الرضا" آمده است:
"اگر بر دلال فحشا و قواد بودن یک نفر بینه و گواهان لازم اقامه شود، او را هفتاد و پنج ضربه تازیانه زده و از آن شهری که زندگی میکند "نفی" و تبعیدش میکنند.