علمای آنان فتوائی خلاف این دارند. شیخ طوسی در کتاب خلاف (مسأله 14 از کتاب جنایات) در این باره مطالبی دارد که چکیده آن چنین است:
با این تفاوت که در نزد ما امامیه گروه قاتلان فقط در صورتی به عنوان قصاص کشته میشوند که اولیاء مقتول مازاد خونبهای آنان را پرداخت کنند. و هرگاه اولیاء مقتول بخواهند یکی از آنان را قصاص کنند میتوانند، ولی در این صورت بقیه افراد گروه قاتلان باید سهم خودشان از خونبها را به اولیاء شخصی که به عنوان قصاص کشته میشود پرداخت کنند. [این مطلب ویژه فقهای امامیه است ] و هیچ کس از فقهای اهل سنت به آن قائل نیستند.
گروه دیگری گفته اند: هیچ گاه چند نفر را در برابر قتل یک نفر قصاص نمی کنند، ولکن اولیاء شخص مقتول میتوانند هر یک از آنان را که بخواهند بکشند، بدین ترتیب آن فرد قصاص شده از پرداخت سهمیه دیه ای که بر ذمه اوست معاف میشود ولکن بقیه شرکای قتل مابقی دیه شخص مقتول را به خویشاوندان او پرداخت میکنند. از میان صحابه پیامبر(ص) عبدالله بن زبیر و معاذ، و از میان تابعین در اصطلاح حدیث شناسی و تاریخ اسلام به کسانی که حضور پیامبراسلام را درک کرده و در آن زمان مسلمان بوده اند "صحابی"،"صحابه" و "اصحاب" گفته میشود. و به کسانی که پیامبر را درک و دیدار نکرده اند (نسل دوم میباشند، فقط کسانی را دیده اند که آنان پیامبر را دیده بودند) "تابعی" و "تابعین" گفته میشود. (مقرر) نیز ابن سیرین و زهری آن را پذیرفته اند.
گروهی دیگر نیز گفته اند: هرگاه چند نفر یک نفر را بکشند، نه جمع آنان را میتوان قصاص کرد و نه یکی از آنان را [یعنی باید قضیه با پرداخت خونبها فیصله داده شود]، قائلان این قول عبارتند از: ربیعه و ظاهریون که داود اصفهانی و پیروان او [مانند ابن حزم اندلسی صاحب کتاب المحلی و غیر او] میباشند.